متن عاشقانه و غمگین

(عاشقانه) همه‌ی کلمات معنای تو را می‌دهند …

جمله های عاشقانه جدید ؛
همه‌ی کلمات معنای تو را می‌دهند
مثل گل‌ها که همه بوی تو را پراکنده‌اند . . .

::

گفت : احوال ات چطور است ؟
گفتم اش : عالی است
مثل حال گل !
حال گل در چنگ چنگیز مغول !
(قیصر امین پور)
::

نه دست هایت توى جیبم است
نه سرت روى سینه ام
در این گرانى شب هایى که باران
تمامِ ستاره ها را از آسمان شسته است
نمى شود دِل به آسمان زد و براى آرزوهایت
شهاب چید!
کمى برایم آغوش قرض مى دهى!؟
مى خواهم ناز ات را بخرم اما
دل و جیب ام عجیب خالى ست!
::
::

به چـشـمـهـایـت بگــو
نـگـاهـم نـکـنـنـد
بـگـو وقـتـی خـیـره ات مـی شـوم
سرشـان بـه کـار خـودشـان بـاشـد … !
نـه کـه فـکـر کـنـی خـجـالـت مـی کـشـم هـا
نـه !
حـواسـم نـیـسـت
عـاشـقـت مـی شـوم . .
::
::
هــزار بـار آمـدم خطــت بزنم از قلبم
خود خودت را
یــادت را
اسمــت را
امــا
فقط قلبــم پر شد از خط خطی های عاشقانـه !
::
::
” دل ”
اتفاقی ترین اشتباه دنیاست !
بسته میشود آنجا که نباید
کنده میشود از جایی که نباید . . .
::
::
در من
کوچه هاییست که با تو…
سفر هاییست که با تو…
روزهایست که باتو…
شبهاییست که با تو…
عاشقانه هاییست که باتو…
نگشته ام
نرفته ام
سر نکرده ام
آرام نیافته ام
نگفته ام
می بینی چقدر با تو کار دارم؟
زودتر بیا!
::
::
از تـــو “شـراب” انــداخــتـه ایـن شعـــر !
نمــی تـــوانـــم بـــنـویــسمـت …
بـس کــه مــــرا گـــرفــتـه ای …
::
::
زمین کَج است…!
اما
من
هنوز هم
خوش رقصی می کنم
به سازِ تو…!
::
::
می شود کمی بخندی به حوض آب ؟
میخواهم عکس بگیرم یادگاری از روی ماه …
::
::
دوستی با تو برایم بوی ریحان می دهد
بی تو اما باغ ریحان بوی زندان می دهد
::
::
چیز دیگری نمی خواهم،
شاید فقط سهمم را!
از آغوش تو
که روزها به جنونم می کشد
شبها شاعر…!
::
::
با تو خواهم بود
هرکجا که باشی
و ذهنت را سرشار از امید خواهم کرد
و دیگر هیچ گاه غم به سراغت نخواهد آمد
حتی اگر الان
بعد از ظهر دلگیر جمعه باشد…
::
::
خوابــــهایم بوی تن تـــو را می دهـــد
نکنـــد آن دور تــر هــا نیمــه شب ، در آغوشم می گیـــری !
::
::
جهانـــــــ جدیدم را دوســـــــت دارم
مـــــــن…زمـــــــین…تــــــو
کجای قانــــــون طبیعـــــــت
سخنی از ” مرکزیتــــــــــــــ” نداشتن چشمانت به میان آمده …!
من و زمین
هر دو گرد تو
می گردیم
منظومه شمســــــی بهانه اســـــــت….!
::
::
دلم میخواهد عاشق باشد
عقلم میخواهد عاقل باشد
این میگوید زود باش
آن میگوید دور باش
احساسم این روزها دوشیفت کار میکند
و حقوقش را از من میگیرد . . .
::
::
میخواهم ساده اعتراف کنم…
میخواهم ساده فریاد بزنم…
دلم میخواهد ذره ذره ی وجود سرتا پا آرامشت را…
در بلندای لحظه های خسته از دلتنگی ام هجی کنم…
ساده میگویم…
گوش کن … !
ع … ا … ش … ق … م … !
نگاه کن … !
آنچه را که در سادگی نگاهم پیداست…
نیازی به انکار نیست … !
::
::
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی …
::
::
آبشار نگاهت
مه شرجی گرفته
انگار
بخار می شوم
تر …
خیس خیس
از آب خیس تر
::
::
عاشقانه به خواب میروم تا برایم زنده شوی…
باز هم گلی به گوشۀ جمالت…
که گاهی در خواب…
به من سر می زنی…
خیالت کافی ست…
برای پرورش رویاهای عاشقانه ام… !
::
::
” منـی ” کـه کنـارش
” تـو ” نباشـی
” تـومـنی ” نـمـی ارزد …!
::
::
به حساب حسودی ام نگذار که هرجا ۲ نفر هستند و من تنها
دلتنگ می شوم …
هوای داشتن تو تنها هوای من است برای زنده بودن
::
::
جمعه ها
زمین ساکن و ساکت است
و به شانه بالا انداختن های خورشید
فکر می کند،
من هم به تو
::
::
همه میگویند چشمانش رنگارنگ است
اما من میگویم
چشمانش عسلیست
نه برای رنگش
برای اینکه شیرین ترین لحظاتم
در چشمان او خاطره شده اند . . .
::
::
مـــــــــــیان این همــــــــه “اگـــر”
تــــو چـــــــــــقدر “بایدی”
::
::
تـــــــو صـــــادقانـــه دروغ بـــگــو
مـــن عــــاشقانـــه کـــاری خواهم کــرد
“مـــــاه” همیشــه پشــت ابــر بمــاند !
::
::
مى خواهم
گره بخورم در تو !
آنقدر سخت که با دندان بازم کنى
::
::
عشق خیالی من ، خودت نیستی
ولی هنوز عشق خیالیت در رگهایم جریان دارد
و قلبم میتپد با عشقی که تو در رگهای من جا گذاشتی
::
::
مثل ستاره تو قشنگی،
اما تنها فرقی که داری، اون ها زیادن تو تکى!
::
::
صبحی که شروعش با توست ، خورشید دیگر اضافیست !
::
::
سکوتت را دوست دارم تو در سکوت،
معنایِ دیگری داری،
معنای خوب آرامش . . .
::
::
گاهــــی …
به دلت شک کن
ع
ش
ق
شایــــد
یک شــــایعه باشد !
::
::
به چشم هایت بگو…
انقدر برای دلَم رجز نخوانند …
من اهل جنگ نیستم ….
شاعرم!
خیلی که بخواهم گرد و خاک کنم…
شعری می نویسم
آنوقت
اگر توانستی…
مرا در آغوش نگیر …
::
::
برایم مثل بهار می مانی
آمدنت را همیشه تحویل می گیرم …
::
::
این شـــــــعرها را باید گذاشــت درکــــوزه
و آب شـان را خــــورد
وقتی هنـــوزعرضــــه ندارند
تــــو را عــاشــــق کننــــد !
::
::
آنلاین که می شوی انگشتانم بـه لکنت می افتند . . . !
::
::
هزاران دستـــــــ هم به سویم دراز شود !
پــــــــس خواهم زد…
تنــــــــــها …
تمنای دستان تـــــــــــو را دارم …

::

ای دوست ای دوست جور از آن کشم که روی تو نکوست…
مردم گویند بهشت خواهی یا دوست …
ای بی خبران بهشت با دوست نکوست
::
::
یکی از لذتهایی که دیگه نیست..
اینه که هر جا که باشم.. مــــــنـــــو با همون اسمِ خاص که همیشه با کلی عشوه و ناز و اَدا صدا میکرد، صــِــدا کنه.. .
فقط یه بار .. یه بارِ دیگه..هــمـــیــــن..
::
::
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند باقلب من کرد..
زیبا بود اما شوخی بود…‏!‏
حالا تو بی تقصیری…‏!‏
خدای توهم بی تقصیر است…‏!‏
من تاوان اشتباه خود راپس میدهم
تمام این تنهایی تاوان‏”جدی گرفتن ان شوخی‏”است…‏!‏
::
::
خیالت راحت!
دل شکسته ها نفــــرین هم بکــنند، گیــرا نیست…
نفــرین تــه دل می خواهد!
دلــِ شکسته هم که دیگر ســر و تــه ندارد…
::
::
مثل ستاره تو قشنگی، اما تنها فرقی که داری، اون ها زیادن تو تکى!
::
::
سکوت عاشقونه هات،ورد زبون و جونمه
رایحه ی اشک چشات،راز همیشه بودنه
::
::
” دل ”
اتفاقی ترین اشتباه دنیاست !
بسته میشود آنجا که نباید
کنده میشود از جایی که نباید . . .
::
::
روزی میرسد که آرام رد میشوی..
مرا نمیشناسی..
اما ته مانده ای از خاطراتت در ذهنم مانده برای روز مبادا……
::
::
از تنهایی هایم یاد گرفتم
جلوی تنها پسری که زانو می زنم، پسرم باشد.
آن هم برای بستن بند کفش هایش . . .
::
::
رفتــم گفتـم از “خـــــیرش” مـی گــذرم
شنیـدم کـه زیــر لب گُفـت از “شــــــرش” خــلاص شـدم . . .
::
::
میگویند شکستنی رفع بلاست
ای دل تحمل کن شاید حکمتیست . . .
::
::
تو زندگی حقایقی هست که میشه فهمید ولی نمیشه فهموند…
::
::
عمر من از عشق خوبان سر رسید
موی من از ناز خوبان شد سپید
ناز کردن بر من از دیوانگیست
صید من چون صید مرغ خانگیست
من چه دارم کز تو پنهانش کنم
جان تقاضا کن که من قربانش کنم …
::
::
عشق جام شرابی است
که تا تلخی دوری را نچشی لذت عاشقی رو نمیبری . . .
::
::
تمام حرف ها پشت سرت بود
به دنبالت الفبا را قدم زدم؛ تو حرف نداشتی . . .
::
::
سیگارها برایم ۲ دسته اند:
سیگارهای قبل از دیدنت و سیگارهای پس از رفتنت!
هر دو برایم حس غریبی دارند:
اولی،به خاطر دلهره ی نیامدنت
و دیگری از ترس دیگر ندیدنت
::
::
عـــاشقم گــر نیســتی، لطــفی بکن نفــرت بــِـورز
بــی تفــاوت بـــودنتـــ هــر لحظــه آبـــم می کــند…
::
::
تنها ” که باشی ؛
نه دلت دستمالی میشود
و نه خیالت انحصاری . . .
::
::
هر وقت میریم درکه, من یه ساعتی از جمع جدامیشم….
میرم میشینم روی اون صخره ی وسط آب که روش با هم عهد بستیم!!!!!!
بهت گفتم:قول میدی پام وایسی؟!!
گفتی:قسم میخورم عزیزم!!!!و محکم بغلم کردی!!!!
حالا همه چی سره جاشه!!!
اون صخره…
من…
احساساتم….
تنها چیزایی که سر جاشون نیستن تویی و قولمون!!!!
::
::
می بینی رفیق …
چقدر ساده …
همین که …
پای ِ ” نون ” وسط می آد …
دوستت دارم …
میشه …
دوستت ” ن ” دارم …

(پاتوق)

همچنین ببینید

شعر عاشقانه

(شعر) چه گُلی که بر نگینش همه نقش بی وفایی

( شعر عاشقانه ) تو بسوز شهریارا … سروده ای از استاد شهریار رهی از …