جمله های پر احساس و عاشقانه

حرف های عاشقانه

حرف های دلنشین و عاشقانه؛

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت …

دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت …


باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد !

حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند …


کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد… دلت سبک شد؟

حالا این دل جای “او”ست
دعوتش کن
این دل مال “او”ست…
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک “او”…

گیرم که از حصار کوتاه دلم ساده می پری

با دیوار بلند خیالم چه می کنی ؟

تنهایی ات را از تو گرفتم

در خنده هایم شریکت کردم

نگفته بودی بازرگان عشقی

من از کجا می دانستم سود من تنهاییست

دوست داشتن را نه می نویسند نه می گویند

ثابت می کنند

کاش بدانی

قهر می کنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی : بمان

نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی : هر طور راحتی

چقدر صدای تیک تاک ساعت دلخراش است

وقتی تو یک ثانیه هم در کنارم نیستی

آغوشت

علم را زیر سوال می برد

آنقدر آرامم می کند که هیچ مسکنی جایش را نمی گیرد

خودتان را در قلب هیچ آدمی نچپانید

جا نمی شوید

چروک می شوید فقط

در خاطری که تویی ، دیگران فراموشند

بگذار در گوشت بگویم می خواهمت

این خلاصه ی تمام حرف های عاشقانه ی دنیاست

سرکش بودم به حیله رامم کردی

ای افسونگر ، چه پخته خامم کردی

خوش چرخاندی کمند گیسویت را

در تاریکی اسیر دامم کردی

آغوشی باش

و مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کن

بدون آنکه حرفی میانمان رد و بدل شود

فقط نگاه باشد و نفس

زندگی آنقدرها دوام نمی آورد

همین حالا هم دیر است

دوستم بدار نه برای سرگرمیت

دوستم بدار نه برای اشک ریختنت در خزان زندگیم

دوستم بدار ولی هرگز نگو دوستت دارم

دوستم بدار همانگونه که دوستت دارم

خیلی ها میگن اگه به معشوقت  زیاد بگی دوستت دارم

اون زود تو را از یاد می بره و به کس دیگری عشق می ورزد

ولی من به تو اطمینان دارم پس دوستت دارم

اگه من خسته و تنهام باز می گم دوستت دارم

اگه من اسیر غم هام باز می گم دوستت دارم

اگه آشنای دردم ندارم یه همزبونی

گل باغ آرزوهام باز می گم دوستت دارم

چون تورا دوست دارم

هر کجا هستم ، باشم

عشق تو همراه من است

قلب من جای تو شد

قلب تو مال من است

تو را چون موج دریا دوست دارم

چو گل همقدر دنیا دوست دارم

تک اندر وادی مهر و محبت

جدا از کل غم ها دوست دارم

ولو دروغ چه زیباست دوستت دارم

چه قدر مثل مسیحاست دوستت دارم

شروع وسوسه ی سوختن شد و بی شک

کلام آخر دنیاست دوستت دارم

هر چقدر هم که بشوئی پاک نمی شود

رنگ حسرت لب هات در اندوه گفتن دوستت دارم

برای من که دوستت دارم

و جای تو خالیست

زیر همین باران کنار این همه دلتنگی

کمی بوسه بفرست

و کمی دوستت دارم

به اندازه ی تمام بوسه های بی پاسخی

که ماهی به دریا میزنه

دوستت دارم

دوستت دارم دانم که تویی دشمن جانم

از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

قابل توجه بعضی ها

بسیاری از من هم دوستت دارم ها

نتیجه رودربایستی ای هستند  که دوستت دارم ها ایجاد می کنند

جدی نگیرید

برای دوست داشتنت

از من دلیل می خواهند ، نازنین !

چشمانت را قرض می دهی ؟

برای بدست آوردنت نمی جنگم

به تکّدی قلبت هم نمی آیم

دوستت دارم فارغ از داشتنت

باز دوستت دارم من تو را یک قدم به عقب کشید

ولی مهربان پشتت دیوار است

دیگر جایی برای قدم بعدی نیست

پس دوستت دارم

در اقتصاد چشمان تو همه دل ها کالای پست هستند

هرچه بیشتر دوستت بدارند کمتر خریدارشان می شوی

سکه های دوستت دارم را به من برگردان

باید جای بهتری خرجشان کنم

کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم

و مرا از این عذاب رها می کردی

ای کاش تمام این ها را می دانستی

کاش می دانستی

اگر می دونستی چقدر دوستت دارم

همه آن چیزها که در بندت کشیده رها می کردی

غرورت را ، قلبت را ، حرفت را

ای کاش می دانستی

هر وقت می خوای ببینی چقدر دوستت دارم

انگشتت رو بذار رو نبضت

می فهمی که دوست داشتنم تمومی نداره

در صفحه ی شطرنج زندگیم

تمام مهره هایم مات مهربانیت شد

و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم

تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

دوستت دارم به اندازه ی

پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم

و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

چو قلب شب تاریک تنهایی دوستت دارم

چو بامداد خوش زیبایی دوستت دارم

به یاد تو و یادهایت شب نشستم بیدار

چه خواب باشم چه بیدار باشم دوستت دارم

سرم درد می کند برای دردسر

و تو می دانی آنقدردوستت دارم

که حتی اگر سرم به سنگ بخورد

یا سنگ به سرم

از این دوستت دارم دست بر نخواهم داشت

ترا در طبیعت بکر چون یاس

و در افکارم از احساس

در انزوای تنهایی بی حد

ترا در شبانه ی لبخند

تا صبح دور و به اندازه ی یک جرعه خدا

دوستت می دارم

به اندازه مهربانی حضور یک کـَـس که یکتا است

دوستت دارم

کسی که باورت داره یه قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره

پس بیشتر از اینکه دوستت داشته باشم باورت دارم

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت

و از غوغای زندگی تا سکوت مرگ دوستت دارم

دهانت را می بویند ، مبادا گفته باشی دوستت دارم

دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

شاملو

آه من هم زنم

زنی که دلش در هوای تو می زند پر و بال

دوستت دارم ای خیال لطیف

دوستت دارم ای امید محال

فروغ فرخزاد

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد

پس با تمام سکوتم دوستت دارم

(اس ام اس جدید)

همچنین ببینید

شعر عاشقانه

(شعر) چه گُلی که بر نگینش همه نقش بی وفایی

( شعر عاشقانه ) تو بسوز شهریارا … سروده ای از استاد شهریار رهی از …