اس ام اس سیگار سنگین؛

هر شب همین بساط است، چای و سکوت و یک فیلم

بعد از مرور اشعار سیگار پشت سیگار

ته مانده های سیگار در استکانی از چای

هاجند و واج انگار سیگار پشت سیگار

( اندیشه فولادوند )

اس ام اس سیگار سنگین

این روزها میلی به سیگار کشیدن ندارم

کمی برایم ناز کن …

اس ام اس سیگار سنگین

خمیازه های کشدار سیگار پشت سیگار

شب گوشه ای به ناچار سیگار پشت سیگار

این روح خسته هر شب جان کندنش غریزی است

لعنت به این خود آزار سیگار پشت سیگار

اس ام اس سیگار سنگین

هوای تو از دود سیگارم هم مضر تر است

دود سیگار به سرفه ام می اندازد هوای تو به گریه

اس ام اس سیگار سنگین

رفت و اثارش پا برجاست

یه قهوه سرد

یه سیگار خیس

یه قاب کج شده

گلدون های ترک خورده

قلب شکسته

روح دریده شده

مطمئنم عوامل پشت پرده دست داشته اند…

خودت اینجوری نبودی

اس ام اس سیگار سنگین

وقتی دلت شکست تنها و بی هدف

شب پرسه می زنی از هر کدوم طرف

روزای خوبتو انکار می کنی

این واقعیتو تکرار می کنی

اطرافیانتو از دست می دیو

افسرده میشیو از دست می ریو

دور خودت همش دیوار می کشی

افسوس می خوری سیگار می کشی

اس ام اس سیگار سنگین

زندگی ام همچو سازم کوک نیست

صدایش به دل نمی شیند هرج و مرجی بیش نیست

اما سیگارم مطربیس

می نوازد

می رقصد

می میرد

اس ام اس سیگار سنگین

پر رنگ ترین خیالت را به غلیظ ترین پک سیگار می سپارم

این بدرقه ی خاطرات توست

یادم تو را فراموش … نه نمی کند…

اشک های من

پشت سر تمام خاطراتت

بازنده من…

اس ام اس سیگار سنگین

کودکانه ام  از بوی دود سیگار پدربزرگم نفرتم می شد

سال ها که گذشت در تک تک لحظه ها ٬

خوب حس کردم درد بزرگ شدن را

سیگار دوایش بود

اس ام اس سیگار سنگین

نبودی

با سیگارم تنهایی پر می کردم

گذشت

امروز قرار بود که بیایی

اما کلاغی از سوی تو آتشی برایم آورد

گفت : روشن کن! بکش! که او دیگر نمی آید

اس ام اس سیگار سنگین

دلت روآتش زدی و خودت رو دربند کاغذی کردی

که وقتی آتیش می گیره دود کنی؟

( زمزار )