امام حسین سلام الله علیه

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است … (مرثیه)

( اشعار اربعین سیدالشهدا سلام الله علیه )

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است … (مرثیه)

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است

 بالاي تربتي كه خودش آرميده است

 يا ايها الغريب سلام اي برادرم

 اي يوسفي كه گرگ تنت را دريده است

از شهر شام كينه رسيده مسافرت

پس حق بده به او كه چنين قد خمیده است

احساس ميكنم كه مادرم اينجا نشسته است

 در كربلا نسيم مدينه وزيده است

اين گل بنفشه هاي تن و چهره ي كبود

 دارد گواه ، زينبتان داغديده است

 توطعم خيزران و سنگ ها و خواهرت …

 …طعم فراق و غربت و غم را چشيده است

 آبي به كف گرفته و رو سوي علقمه

با آه مي رود سكينه و خجلت كشيده است

 اين دختر شماست كه خواستند كنيزي اش ….

لكنت گرفته است و صدايش بريده است

نيزه نشين شد حضرت سقا و اهلبيت

زخم زبان زهر كس و ناكس شنيده است

گفتي رقيه ….. گفت نمي آيم عمه جان !

در شام ماند و شهر جديد آفريده است

( یاسر مسافر )

همچنین ببینید

به تو از دور سلام

(شعر) گر چه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم

( دلنوشته ای برای اربعین ) تربت – شعر از جواد هاشمی بلبل در قفسیم …