بی پناهی

بی پناهی های ما، از درد تنها بودن است … (دلنوشته)

( شعر زیبا )

بی پناهی های ما، از درد تنها بودن است … (دلنوشته)

آدم محنت کشیده، زود گریان می شود
گوشه ای پژمرده و،سردرگریبان می شود

هیچ مهری، هیچ لطفی را نمی خواهد دگر
بی سبب دلگیر، از این و هم از آن می شود

بعد هر سختی، خداوندا تو خود فرموده ای
روزگار راحتی، پس کی نمایان می شود؟

گریه ی پنهانی ام، تقصیر من هرگز نبود
قلب وقتی بشکند، آدم پریشان می شود

شک ندارم، آخر این دیوار غم خواهد شکست
میرسد روزی که دنیایم گلستان می شود

بی پناهی های ما، از درد تنها بودن است
زخم های ما فقط با عشق درمان می شود
( زمزار )

همچنین ببینید

یا اباصالح

تو، معنى کلمات همیشه زیبایى

( دلنوشته ای برای امام زمان عج ) بهار رویا … شعر از محمد عزیزى …