( زیباترین پیامک ها )
میانِ خنده و گریه
همیشه معلَّق استْ دلقک،
درست مثلِ اناری شکفته
بهوقتِ چیده شدن!
•
•
تو به انتظارِ رسیدنِ من
من به انتظارِ رسیدنِ تو
ولی ما، هیچوقت بههم نمیرسیم.
همیشه دستی هست که پیش از رسیدنمان
ما را نرسیده و کالْ بچیند!
•
•
رفتنَت
کبریت کشیدن بود
در انبار کاهی که از چهار طرف
در معرض باد است
خانه را
هم سوخت؛ هم بر باد داد!
•
•
یکعُمر تو را نوشتم وُ
خواندند مردم
کاش لااقل خودم
یکبار تو را میخواندم!
•
•
هرشب به سُراغَم میآید
هرشب هم فکر میکند اشتباه آمده
بازمیگردد.
ببین رفتنَت چه کرده که دیگر
مرا هم نمیشناسد مرگ!
•
•
به تنهایی رفتی
و ندانستی تنهایی
در من است!
•
•
به خیالِ تو اعتباری نیست
گاهی هست، گاهی نیست.
باید
با خیال خودم سفر کنم!
•
•
زندهگی چهقدر سخت شده است اینجا !
بیا به خانهی اول برگردیم
دوباره تو وسوسهام کنی
و من اینبار
فریبِ تو را نخورم!
•
•
پروانه نیستم اما
سالهاست دور خودم میچرخم وُ
میسوزم.
رفتنَت در من
شمعی روشن کرده است انگار!
•
•
دلم دیگر به زندهگی گرم نیست.
مادر میگوید:
باید کمی به خودت برسی!
اما چهگونه،
وقتی از هر طرف میروم، به تو میرسم؟!
(نوشته های رضا کاظمی)
•
•
قصه نمیگفت مادر بزرگ،
تو را میگفت، که روزی از دورها میآیی.
مُرد. پیر شدم. نیامدی
کاش قصه میگفت مادر بزرگ!
•
•
نخند مَرد!
مَشقی نیستند این گلولهها که هر روز
مینشینند به سینهات.
تنهایی،
آدم را هم مثلِ خدا
رویینتَن میکند!
•
•
من میروم
تو بمان با عروسکهایت
و تمام عمر
لباسهای مرا به قدّشان اندازه کن!
•
•
دل از ماه بُردهای وُ
از برکه وُ، از پلنگ
اینطور که شبها، بهناز میآیی.
خونبهایت گردنِ خداست اگر امشب
ماشه را بچکانم از حسادت!
•
•
بیتو هم میشود زندهگی کرد
قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت؛ …
فقط
بیتو نمیشود بهخواب رفت!
•
•
تو مُردهای وُ من
نفس میکشم هنوز
و این تناقضِ بزرگ
– مرگ که جای خود –
خدا را هم گیج کرده است!
•
•
چشمهاتْ غزل،
لبهاتْ غزل،
بوسههاتْ غزل؛ …
کاش حافظِ اینهمه غزل من بودم!
•
•
نامهرسانِ خوبی نیستْ باد
نامههات را همهی شهر میخوانند،
جُز من!
خواستی بیایی
خودت را دستِ باد نده!
•
•
از برکه
به دریا بزن!
تنهاییاَت بزرگ شده است مرد.
•
•
بارها پرنده بودهام
و ماهی، درخت؛
حتا آدمفضایی!
باور کنید به تناسخ اعتقاد ندارم
من فقط، یک شاعرم
نوشته های رضا کاظمی