داستانک

داستانک؛ ادعای خدایی

( داستانهای خواندنی )

داستانک؛ ادعای خدایی

می گویند ابلیس، زمانی نزد فرعون آمد در حالیکه فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و می خورد. ابلیس به او گفت: هیچکس می تواند که این خوشهء انگور را به مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟ فرعون گفت: نه.

ابلیس با جادوگری و سحر، آن  خوشهء انگور را به دانه های مروارید خوشاب تبدیل کرد.

فرعون تعجب کرد و گفت:

آفرین بر تو که استاد و ماهری. ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟

( زمزار )

همچنین ببینید

داستان

(داستان پند آموز) بخشیدن هنر است

( زیباترین داستان های کوتاه ) (داستان پند آموز) بخشیدن هنر است يک روز دو …