ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است (رنجی)

( غزلیات عاشقانه )

دل شکسته … (هادی رنجی)

ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است

این کشتی از تلاطم دریا شکسته است

تنها ننالم از غمِ ایام و جور یار

باشد مرا دلی که ز صد جا شکسته است

این حسرتم کُشد که ز مرغان گلشنت

بال منِ فلک زده تنها شکسته است

از آنچه پیش دوست بود در خور نثار

تنها مرا دلی بود اما شکسته است

یک دل به سینه دارم و یک شهر دلستان

بازار من ز گرمی سودا شکسته است

هرچیز بشکند ز بها اوفتد ولی

دل را بها و قدر بود تا شکسته است

خواهی اگر به درگه مقصود رو نهی

دست از طلب مدار گرت پا شکسته است

هرکس به ملک صبر و قناعت نهاد پای

دست هزار گونه تمنا شکسته است

“رنجی” کجا روم ز سر کوی او که من

پای جهان دویده ام اینجا شکسته است

( زمزار )

همچنین ببینید

یا اباصالح

تو، معنى کلمات همیشه زیبایى

( دلنوشته ای برای امام زمان عج ) بهار رویا … شعر از محمد عزیزى …