میلاد امام هادی

اشعار و دلنوشته های ولادت امام هادی (ع)

( ولادت امام هادی سلام الله علیه مبارک )

اشعار و دلنوشته های ولادت امام هادی (ع)

به نام نامی هادی که هادی دلهاست

یگانه فاتح دلها امام بی همتاست

امام مهر، امام وفا، امام عشق

امام رأفت و رحمت امام خوبیهاست

هدایتش همه جا را به زیر سایه بَرَد

امامتش متعالی، زِعامتش یکتاست

معلّم همه ی انبیاست آقایم

که میوه ی دل و دلدار سیّد بَطحاست

علیّ چارم ما، مرتضای دوّم اوست

دهم امام تشیّع حقیقت عظماست

فرشتگان مقرّب مقیم حجره ی او

قسم به روح مقدّس سلاله ی زهراست

نواده ی حسن مجتباست این آقا

سلیل آل نبی، نور چشم آل عباست

علیّ دیگر آل حسین آمده است

که وارث همه ی روضه های عاشوراست

قنوت حضرت سجّاد روی دستانش

امین باقر علم نبی همین آقاست

صراط صادق آل علی طریقه ی اوست

شبیه موسیِ کاظم به وقت درد و بلاست

ستاره ی سحر است و شکوه باغ جواد

دوباره کوثر قرآن دوباره ابنِ رضاست

دوباره جدّ غریبش ابالحسن آمد

طلیعه ی حسن عسگری از او پیداست

پدر بزرگ امام زمان ما یعنی…

برای مهدی دین چاره ساز مشکل هاست

بِچِش حلاوت ذکرش، بخوان به لب هادی

که نام حضرت هادی عجیب روح افزاست

ز آستینِ هنر پرورش ادب ریزد

حیات طیّبه اش چون هزار دانشگاست

هرآنکه طالب دریای معرفت از اوست

کلاس جامعه اش رهگشای اهل ولاست

به علم خویش بداند زبان حیوانات

خدای قادر مطلق به علم او داناست

بهشت مائده ای از ولای عظمایش

شفیع هرچه ولایتمدار با تقواست

گناه شیعه ببخشد خدا به مقدم او

نوید باب غدیر است و آیه العظماست

خدا به شیعه ی او عزّت و کرامت داد

بیا که آینه ی هیبت خدا اینجاست

به عصمتش قسم از او مقام می گیریم

به هیبتش قسم از قهر او عدو رسواست

بیا به محفل و کشکول سائلی بردار

که عیدی قدمش استغاثه ی دلهاست

نگو شمرده شمرده که حاجتت داند

نگفته با خبر از حاجت و غم دلهاست

عزیز فاطمه و ترک سائلان هرگز!

بریز غم که وجودش مفرّح جانهاست

مگر زیارت کرب و بلا نمی خواهی؟

کلید کار بدست دعای این آقاست

نظام عالم هستی از او درست شود

بیا که پرچم صبح فرج از او برپاست

*

*

*

*

با صفاتر شد بهشت دین و مکتب

جام دلها شد ز خوشحالی لبالب

نوه ی سلطان به دنیا اومد امشب

تهنیت یا اُمّ ابیها

ذکر ما نام خوش ِ دلبر

چشم مَلَک ز شعف شد تر

دیده گشوده به این دنیا

هادی ِ آل پیغمبر

خوش آمدی پسر زهرا…

یا امام ِ هادی ای نور خدایی

تو ولیُ الله و مصباحُ الهُدایی

گل گلزار جواد بنُ الرّضایی

به فدایت جان و تن ما

عالم امکان گلباران

گشته ز مقدم تو آقا

شامل حال ما گشته

لطف دمادم تو آقا

خوش آمدی پسر زهرا…

ای جمالت وَجه ِ حُسن ِ حَی ّ یکتا

ای نگار هل اتایی ِ دل آرا

آرزو داریم به زودی یبن زهرا

سامرا گردد نصیب ما

در دلمان داریم آقا

حاجت صحن و سرایت را

جاده ی کرببلایی ها

می گذرد از سامرا

خوش آمدی پسر زهرا…

*

*

*

*

آمده ای دل موسم ِ شادی

از قدوم غرق نور ِ حضرت هادی

خوشحالن عاشقاگلبارونه فضا

مولای ما اومده به دنیا

عیدی میده به ماعلی ّ مرتضی

ابن الرّضا اومده به دنیا

خوش اومدی ای حجت خدا

خوش اومدی ای نور هل اتی

ای گل زهرا حضرت هادی حضرت هادی

خوش آمدی یا امام ِ هادی…

سید ُ الأعظم کوثر و زمزم

با نگاهش می بره دل از همه عالم

اینکه تو قنداقه به همه سائلا

یاور و یاره و باب المراده

گل پیمبر وعزیز حیدر و

نوه ی سلطان و ابن الجواده

خوش اومدی ای ملجأ همه

ای روشنی چشمای فاطمه

ای گل زهرا حضرت هادی حضرت هادی

خوش آمدی یا امام ِ هادی…

من که دل بر توبستم ای آقا

سائلی در سامرایت هستم ای آقا

از آسمون ِ دل به یُمن ِ مَقدَمت

بارون ِ خوشحالی داره می باره

هر کسی شد گدا

به حریم شما

سرمایه داره و غمی نداره

حاجت مارو از وفا بده

تذکره ی کرببلا بده

ای گل زهرا حضرت هادی حضرت هادی

خوش آمدی یا امام ِ هادی…

*

*

*

*

خورشيد پر تلألو هفت آسمان شدي
ذي الحجه شهير زمين و زمان شدي

با اهدنالصراط تو شد راه ، مستقيم
وقتي كه حمد خواندي و تفسير آن شدي

تكثير گشته آيه ي اياك نعبدوا
از آن زمان كه هادي اهل جهان شدي

ابن الجواد ! تا كه گدايت شديم ما
مثل پدر كريم شدي ، مهربان شدي

تا سفره هاي دست كريم تو پهن شد
ما ميهمان شديم ، تو هم ميزبان شدي

امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن

هر وقت شيعه سائل و محتاج مي شود
درياي لطف و جود تو مواج مي شود

دل را به دست غير تو هرگز نمي دهم
از اين قضيه عشق تو انتاج مي شود

پرهاي جبرئيل نگاهم در آتش است
وقتي كه خاك پاي تو معراج مي شود

در امتحان رشته عشق و ولاي تو
هر كس كه زير ده شده اخراج مي شود

تو پادشاه كشور ديني بدون شك
گاها عمامه بر سر تو تاج مي شود

امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن

**امروز آمديم كه عيدي به ما دهيد
يك گوشه ، يك كنار به ما نيز جا دهيد

چشمان ما به دست شما خيره گشته اند
تا كه مجوز سفر سامرا دهيد

از اين چل و دو سال فقط لحظه اي بس است
تا با اشاره اي دل ما را جلا دهيد

از التماس پر شده دستان خاليم
وقتش شده كه تكه نان بر گدا دهيد

گفتند كه بلا سبب قرب مي شود
بي زحمت اي طبيب به ما هم بلا دهيد

امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن

*

*

*

*

با صفاتر شد بهشت دین و مکتب
جام دلها شد ز خوشحالی لبالب
نوه ی سلطان به دنیا اومد امشب
تهنیت یا اُمّ ابیها
ذکر ما نام خوش ِ دلبر
چشم مَلَک ز شعف شد تر
دیده گشوده به این دنیا
هادی ِ آل پیغمبر
خوش آمدی پسر زهرا…

یا امام ِ هادی ای نور خدایی
تو ولیُ الله و مصباحُ الهُدایی
گل گلزار جواد بنُ الرّضایی
به فدایت جان و تن ما
عالم امکان گلباران
گشته ز مقدم تو آقا
شامل حال ما گشته
لطف دمادم تو آقا
خوش آمدی پسر زهرا…

ای جمالت وَجه ِ حُسن ِ حَی ّ یکتا
ای نگار هل اتایی ِ دل آرا
آرزو داریم به زودی یبن زهرا
سامرا گردد نصیب ما
در دلمان داریم آقا
حاجت صحن و سرایت را
جاده ی کرببلایی ها
می گذرد از سامرا
خوش آمدی پسر زهرا…

*

*

*

*

مژده ی رحمت اومد از عالم بالا
ابن الرضای دوّمین اومد به دنیا

عالم امکان همه گلباران شده
چشمه ی رحمت جاری و روان شده

نور امامت جلوه و عیان شده
ای عزیز زهرا

امام هادی سیدی خوش امدی…
خدا رو قلب همه ی هستی نوشته
سامره ی تو آقا جون خود ِ بهشته
کی میشه آقا،جون ِ من فدای تو
داد میزنه این،عبد ِ بی نوای تو
کعبه ی عشقم صحن سامرای تو
ای عزیز زهرا

امام هادی سیدی خوش امدی…
گل پسر امام رضا خوشحال و شاده
عیدی ما به دستای امام جواده
ای گل زهرا صله ای به ما بده
مریض عشقیم نمیگیم شفا بده
فقط آقا جون به ما کربلا بده
ای عزیز زهرا
امام هادی سیدی خوش امدی…

*

*

*

*

لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش

بر لطف بى کرانه اوبسته ‏ایم دل
امشب که جلوه گر شد خورشید طلعتش

منت خداى را که به ما کرده مرحمت
توفیق برگزارى جشن ولادتش

تبریک باد بانوى کبرى سمانه را
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش

ماه تمام و نیمه ذى حجه مطلعش
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش

این است آن امام که تقدیر ایزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش

این است آن امام که ذرات کائنات
اقرار کرده‏ اند به جود و کرامتش

این است آن امام که در برکة السّباع
شیران شوند رام و گذارند حرمتش

این است آن امام که از نقش پرده هم
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش

این است آن امام که دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش

سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش

آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى
چون سه على دیگر باشدعبادتش

افزون ز ریگهاى بیابان عطاى او
بیش از ستاره ‏هاى درخشان فضیلتش

مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون ناامید کس نشود از عنایتش

گردیده‏ ایم جمع به ذیل لواى او
افکنده‏ ایم دست به دامان رحمتش

از آستان قدس رضا هدیه مى‏ کنیم
آه دلى به غربت و اشکى به تربتش

یا رب بحق فاطمه با فتح کربلا
بگشا بروى ما همه راه زیارتش

از لطف آن امام (مؤید) مؤید است
کو رانشان خدمت آل محمد است

*

*

*

*

خورشيد پر تلألو هفت آسمان شدي
ذي الحجه شهير زمين و زمان شدي

با ( اهدنالصراط ) تو شد راه ، مستقيم
وقتي كه حمد خواندي و تفسير آن شدي

تكثير گشته آيه ي اياك نعبدوا
از آن زمان كه هادي اهل جهان شدي

ابن الجواد ! تا كه گدايت شديم ما
مثل پدر كريم شدي ، مهربان شدي

تا سفره هاي دست كريم تو پهن شد
ما ميهمان شديم ، تو هم ميزبان شدي

امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن

هر وقت شيعه سائل و محتاج مي شود
درياي لطف و جود تو مواج مي شود

دل را به دست غير تو هرگز نمي دهم
از اين قضيه عشق تو انتاج مي شود

پرهاي جبرئيل نگاهم در آتش است
وقتي كه خاك پاي تو معراج مي شود

در امتحان رشته عشق و ولاي تو
هر كس كه زير ده شده اخراج مي شود

تو پادشاه كشور ديني بدون شك
گاها عمامه بر سر تو تاج مي شود

امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن

امروز آمديم كه عيدي به ما دهيد
يك گوشه ، يك كنار به ما نيز جا دهيد

چشمان ما به دست شما خيره گشته اند
تا كه مجوز سفر سامرا دهيد

از اين چل و دو سال فقط لحظه اي بس است
تا با اشاره اي دل ما را جلا دهيد

از التماس پر شده دستان خاليم
وقتش شده كه تكه نان بر گدا دهيد

گفتند كه بلا سبب قرب مي شود
بي زحمت اي طبيب به ما هم بلا دهيد

امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن

( زمزار )

همچنین ببینید

یا اباصالح

تو، معنى کلمات همیشه زیبایى

( دلنوشته ای برای امام زمان عج ) بهار رویا … شعر از محمد عزیزى …