متن قابل تامل

متن های کوتاه اما بزرگ

( جملات و نوشته های قابل تامل )

متن های کوتاه اما بزرگ

زندگی پر از زیبایی است، به آن توجه کن
به زنبور عسل، به کودک کوچک و چهره های خندان دقت کن
باران را نفس بکش و باد را احساس کن
زندگی ات را زندگی کن و برای رویاهایت مبارزه کن

*

*

*

*

احساسِ درد ، همراهِ ما بزرگ می شود و هر ثانیه ، استانداردها و آستانه ی هشدارش تغییر کرده ، و به احساساتی که پشتِ سر گذاشته ، بی تفاوت می شود . دردهایِ دیروز ، مسخره ترین اتفاقات از نگاهِ امروزِ ماست و دردهای امروز هم قطعا برایِ فردا و فرداهایمان پیش پا افتاده و دم دستی خواهند بود ، پس غصه خوردن برایِ احساسات و مشکلاتِ مقطعی که با گذر زمان ، بی اهمیت می شوند ، منطقی نیست !

از آدم هایِ دیروز ، آن ها که لیاقت داشته اند ، هنوز هم هستند و آن ها که ارزشِ ماندن نداشته یا به ما مربوط نبوده اند ، بی آن که بخواهیم یا حواسمان باشد ؛ فراموششان کرده ایم .

هم دردها و هم آدم ها ، راحت تر از چیزی که فکرش را می کنیم ، فراموش می شوند … باید به “زمان” سپرد ،

زمان ؛ تکلیفِ اهمیت و ارزشِ اتفاقات و آدم ها را روشن می کند

*

*

متن-زیبا-زندگی

*

*

عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم
در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست
نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد
در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیای مان ویران شد
در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحت مان هم نمی کند
چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم
در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت
اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست
این یکی هم حل می شود. میگذرد و تمام می شود.

*

*

متن-زیبا-زندگی

*

*

ﭘﻨﺪ ﯾﮏ ﭘﺪﺭ ﭘﯿﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ :

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻫﯿﭻ ﺩﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺒﺎﺵ ﻭ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ

ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ‏( ﻫﻤﻪ ﺭﻫﮕﺬﺭﻧﺪ‏)

ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻗﻮﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ

ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﺪ ‏( ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎﺵ ‏)

ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﺎﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﯾﺸﺎﻥ

ﻫﻤﺎﻧﺠﺎﺳﺖ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ‏( ﮔﺬﺷﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ‏)

ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ

ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺶ ﻧﮑﻦ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺷﺪ ‏( ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ

ﭘﺲ ﺣﮑﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ‏)

ﻋﻤﺮ ﻣﻦ 80 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺜﻞ 8 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ

ﻣﯿﺮﺳﻪ ‏( ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻢ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﮑﻦ ‏)

ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ … ﮐﻔﻦ

ﺳﻔﯿﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺮﺳﺎﻧﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ .. ﻭ ﮐﻌﺒﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻭﺩﻭﺳﺖ

ﺩﺍﺷﻨﺘﯽ ﺍﺳﺖ .

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﻫﺴﺖ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻈﻬﺮﺵ .

ﺍﮔﺮﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺑﻮﺩ ﺳﮓ ﺳﺮﻭﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﺩ .

ﺍﮔﺮ ﻟﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ

ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﻮﺩ .

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﯼ ﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮔﻼﯾﻪ

ﮐﻨﯽ ﻧﻈﺮﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺕ ﺭﺍ ﺷﺎﮐﺮ ﺑﺎﺵ .

*

*

*

*

تا زمانی که برای خوب زندگی نکردن تان به دلیلی خارج از خود می‌گردید،هیچ تغییر مثبتی در زندگی تان رخ نخواهد داد.

اگر روی صندلی قربانی نشسته اید و علل بدبختی تان را شوهر نادان ،رئیس بداخلاق ، عوامل بد ژنتیکی و وسواسی شدید می دانید و مسئولیت های خود را به گردن دیگران می اندازید ، شما در وضعیتی هستید که از آن رهایی نخواهید داشت و به بن بست رسیده اید. مگر اینکه صندلی خود را عوض کرده روی صندلی مسئول بنشینید.

شما و فقط شما مسئول اوضاع تعیین کننده ی زندگی تان هستید و تنها شما توان تغییر آن را دارید. حتی اگر تحت فشار دیگران و موانع خارج از خود هستید باز هم حق استفاده از انتخاب های مختلف را دارید و می‌توانید فرصت پیدا کردن راههای متفاوت برای مواجهه با آن موانع را به خود بدهید.

” اروین یالوم “

*

*

متن-زیبا-موفقیت

*

*

امروز هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید به کسانی فکر کنید که قادر به تکلم نیستند.

قبل از اینکه بخواهید از مزه ی غذای تان شکایت کنید،به کسی فکر کنید که اصلا چیزی برای خوردن ندارد.

امروز پیش از آنکه از زندگی تان شکایت کنید،به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته قبل از آنکه از فرزندان تان شکایت کنی،به کسی فکر کنید که آرزوی بچه دار شدن دارد

پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید،به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.

و پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید

و از آن شکایت کنید به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید.

زندگی،یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید

( دکتر الهی قمشه‌‌ای )

*

*

متن های کوتاه

*

*

در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم و نگران بودم, تا اینکه آنها را تجربه کردم و حالا ترسی از آنها ندارم.

از تنهایی میترسیدم, یاد گرفتم خود را دوست بدارم

از شکست میترسیدم, یاد گرفتم تلاش نکردن یعنی شکست

از نفرت میترسیدم, یاد گرفتم به هر حال هر کسی نظری دارد

از درد میترسیدم, یاد گرفتم درد کشیدن برای رشد روح لازم است

از سرنوشت میترسیدم, یاد گرفتم من توان تغییر آن را دارم

از گذشته میترسیدم , فهمیدم گذشته توان آسیب رساندن به من را ندارد

و درآخر از تغییر میترسیدم, تا اینکه یاد گرفتم, حتی زیباترین پروانه ها هم قبل از پرواز کرم بودند, و تغییر آنها را زیبا کرد …

( زمزار )

همچنین ببینید

شعر عاشقانه

جملات خاص با مفهوم ارزشمند

( متن های خاص برای آدم های خاص ) جملات خاص با مفهوم ارزشمند کسیکه …