عاشقانه ها

 کلمات پیامکی زیبا و عاشقانه

( زیباترین حرف های عاشقانه )

کلمات پیامکی زیبا و عاشقانه

مرا ز خاطر تو هیچکس جدا نکند
که دشمنم به دلم این جفا روا نکند
برای حال کسی چون من از گذشته مگو
که درد خاطره را خاطره دوا نکند
به این من همه بی دل فقط مگو مجنون
که حق مطلب ما را جنون ادا نکند
خدا مرا ز خیال تو در امان دارد
به این خدا نشناسد بگو خدا نکند

*

*

تو دیر پیدا شدی

یا من دیر یافتمت

باکی نیست

مسافر کوچکم

اینک پادشاه سیاره جانم تویی…

*

*

میدانم

من و تو هیچ‌گاه هم عقیده نبودیم.

میدانم،

رنگ چشمانمان فرق دارد

و خورشید در جغرافیای شهر تو

گرم‌تر است!

اما مهم نیست.

بیا و تمام این‌ها را از یاد ببریم.

دستانت را در دستانم بگذار!

می‌خواهم تنها چند قدم،

میان مردم این شهر،

میان شلوغی خیابان‌ها،

تو را داشته باشم…

*

*

بغلم ڪن شبیہ یہ مرداب

هیچ چیز و ڪسی مزاحم نیست

بوسہ بڪَذار رو شقیقہ‌ے من

واسہ ڪشتن

اجازه لازم نیست

*

*

هوا جان میدهد

برای گرفتنِ دست هایت

برای بوسیدنت

برای بوسیدنت

*

*

بگذار صبح را در چشم تُ

من معنا کنم

ای که هر صبحم

هزاران مثنوی باشد برای وصف تُ

*

*

از تو

دورم و…

این داستان

در کجای انصاف آسمان

می‌گنجد؟

*

*

آغوشت

شبیه آن خَمیازه ی دوست داشتنی

بعد از هر بیداری صبح است …

همانقدر دلچسب

همانقدر حال خوب کن …

*

*

باز امشب

پرسہ میزنم در این حوالی

بوے عطرت پیچیده

ڪاش شبی بیایی بی بهانہ

عاشق‌تر بدون مرز

تا دیوان ، دیوان بسرایمت ..!!

*

*

میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم

شب تا صبح را اشک میریختیم

*

*

همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد

همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد

همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد

حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند

*

*

نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام

مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم

تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و  غم

*

*

بیا با هم یک تصویر زیبای دیگر از عشق بکشیم ، تصویری مثل آن نقاشی دیروز

تا به یادگار بماندو این یادگاری مثل یک خاطره بماند ، تا ما نیز مثل خاطره ها باشیم ، نه خاطره ای از گذشته ، خاطره هایی شیرین از هر روز زندگی مان که همیشه  تا ابد در قلبمان به یادگار بماند!

*

*

روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!

*

*

در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو

تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام

دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام

*

*

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….

*

*

هر زنی برای لبخند زدن در آینه باید مردی را داشته باشد که با شـانه‌ی انگشت‌هایش، گره دلتنگی موهای بلند زن‌را باز کند و بگوید که هرجور که باشی، زیبایی…

*

*

دلتنگی یک شبهایی را، هیچ‌ خیابانی گردن نمی‌گیرد! تاریکی یک شبهایی‌را هیچ مهتابی روشن‌نمی‌کند، گردو غبار یک شبهایی را هیچ بارانی شستشو نمی‌دهد! و تمام این شبها را نبودن تو رقم می‌زند..

*

*

نه این‌که بی تو ممکن نیست

نه این‌که بی تو می‌میرم

به قدری مسریه حالت

که دارم عشق می‌گیرم

همه دلشورم از اینه

که عشق اندازه آهه

تو جوری عاشقی کن که

نفهمم عشق کوتاهه

( زمزار )

همچنین ببینید

شعر عاشقانه

(شعر) چه گُلی که بر نگینش همه نقش بی وفایی

( شعر عاشقانه ) تو بسوز شهریارا … سروده ای از استاد شهریار رهی از …