دل نوشته ها و اشعار زیبا

(شعر) مهربان من نشد تا مهربان دیگری ست

اسیر عشق

( اشعار زیبا ) مهربان من نشد … شعر از محمد زهری مهربان من نشد تا مهربان دیگری ست با جهان ، بیگانه ام تا او از آن دیگری ست گرد باد و خشتم آواره ی هامون و دشت تا سر آرام من بر آستان دیگری ست سوختم چون لاله …

بیشتر بخوانید »

(شعر) من چه دانستم که عشق این رنگ داشت

عشق

( شعر عاشقانه ) من چه دانستم که عشق این رنگ داشت … خاقانی من چه دانستم که عشق این رنگ داشت کز جهان با جان من آهنگ داشت دستهٔ گل بود کز دورم نمود چون بدیدم آتش اندر چنگ داشت عافیت را خانه همچون سیم رفت زآنکه دست عقل …

بیشتر بخوانید »

دکلمه هایی برای میلاد حضرت علی (ع)

علی

 ( متن دکلمه برای ولادت حضرت علی سلام الله علیه ) دکلمه هایی برای میلاد حضرت علی (ع) هیچ دینی نیست که وامدار تو نیست … نگاهی از جنس آسمان بشکن به غریو شادی؛ سکوت سرد زمان را! بشکن، دف بیاور، دف! که فصل سبز سماع آمد! فصل عشق بازی …

بیشتر بخوانید »

(شعر) یک برگ یاس با همه عالم برابر است

ولادت فاطمه

( شعر ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها ) یک برگ یاس با همه عالم برابر است … مجتبی صمدی شهاب  تا آن زمان که گردش این روزگار هست تا آن زمان که روز وشبی برقرار هست کم یا زیاد بسته به میزان لطف حق پای پیاده عشق به هر …

بیشتر بخوانید »

(شعر) ما را گدای حضرت زهرا(س) نوشته اند

عکس نوشته فاطمیه

( اشعار در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها ) ما را گدای حضرت زهرا(س) نوشته اند … شعر از مهدی مظلومی ما را گدای حضرت زهرا نوشته اند اصلا برای حضرت زهرا نوشته اند میلی به پادشاهی عالم نمی کنیم وقتی گدای حضرت زهرا نوشته اند تقدیر و سرنوشت …

بیشتر بخوانید »

(شعر انتظار) بی تو اینجا، صفا ندارد هیچ!

امام زمان

( شعر در فراق امام زمان عج ) بی تو اینجا، صفا ندارد هیچ … شعر از عباس نادری قطب الدینی بی تو جان، آشنا ندارد هیچ دردهامان، دوا ندارد هیچ کشتی محنت زمین جز تو به خدا، ناخدا ندارد هیچ بی تو اینجا به زردی گلها هیچکس، اعتنا ندارد …

بیشتر بخوانید »

(شعر) درین سرای بی کسی، کسی به در نمی‌زند

عاشق

( اشعار عاشقانه ) درین سرای بی کسی، کسی به در نمی‌زند … هوشنگ ابتهاج درین سرای بی کسی، کسی به در نمی‌زند به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی‌زند یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی‌کُند کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند نشسته‌ام در انتظارِ این غبارِ …

بیشتر بخوانید »

من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است (مشیری)

شعر غم

( شعر زیبا ) جام تهی … فریدون مشیری همه می‌پرسند: چیست در زمزمه مبهم آب؟ چیست در همهمه دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید روی این آبی آرام بلند که تو را می‌برد این گونه به ژرفای خیال چیست که در خلوت خاموش کبوترها؟ چیست در کوشش …

بیشتر بخوانید »

وفای عهد نگه دار و از جفا بگذر (سعدی)

عشق

( شعرهای عاشقانه ) وفای عهد نگه دار و از جفا بگذر (سعدی) ز حد گذشت جدایی میان ما ای دوست بیا بیا که غلام توام بیا ای دوست اگر جهان همه دشمن شود ز دامن تو به تیغ مرگ شود دست من رها ای دوست سرم فدای قفای ملامتست …

بیشتر بخوانید »

(شعر) سینه‌ها مانـده پـر از ناله ی نشنیده هنوز

فاطمیه

( شعر برای شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها – اشعار دهه فاطمیه ) حمله ی آغاز … شعر از غلامرضا سازگار سینه‌ها مانـده پـر از نال ی نشنیده هنوز مانده خورشید ز غم رویْ خراشیده هنوز اشک خونین همه را می‌چکد از دیده هنوز بدن ختم رسل دفـن نگردیـده …

بیشتر بخوانید »