بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر

ز لیلایی شنیدم یا علی گفت… (دلنوشته های علوی)

یا علی

(شعر و دلنوشته در وصف امام علی سلام الله علیه) شعر زیبای یاعلی گفت… ز لیلایی شنیدم یا علی گفت             به مجنونی رسیدم یا علی گفت مگر این وادی دارالجنون است             که هر دیوانه دیدم یا علی گفت نسیمی غنچه ای را باز میکرد             به گوش غنچه آندم یا علی …

بیشتر بخوانید »

بوده دل بيقرار ، يكسره چشم انتظار

امام زمان

شعر و دلنوشته انتظار ظهور امام زمان(عج) بوده دل بیقرار ، یکسره چشم انتظار تا که ببیند تو را ، ای ضربان بهار ! غایب سبز صبور ! چشم تو ، یک چشمه نور لذت یک دم حضور ، کرده مرا بی قرار نبض زمان ، دست توست ! جمله …

بیشتر بخوانید »

تنها تو مى مانى…(قیصر امین پور)

قیصر امین پور

(شعر و دلنوشته زیبا) تنها تو مى مانى… دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد مجنون تر از لیلى، شیرین تر از فرهاد اى عشق از آتش اصل و نسب دارى از تیره دودى، از دودمان باد آب از تو طوفان شد، خاك از تو خاكستر از …

بیشتر بخوانید »

شعر در مورد مادر…(شریعتی)

مادر

(شعر و سروده برای مادر) شعر شریعتی در مورد مادر مادر نگاه خسته و تاریکت با من هزارگونه سخن دارد با صد زبان به گوش دلم گوید رنجی که خاطر تو ز من دارد دردا که از غبار کدورت ها ابری به روی ماه تو می بینم سوزد چو برق …

بیشتر بخوانید »

سیه پوشیده ماه امشب / شکسته بغض آه امشب

فاطمه س

(اشعار و ابیات ایام فاطمیه) سوگ کوثر سیه پوشیده ماه امشب شکسته بغض آه امشب ببار ای ابر غم هر دم بر این حسرت بر این ماتم چرا گردون نگرید خون فلک زین غم ننالد  چون   سلام ای جاری کوثر سلام ای جان پیغمبر(ع) سلام ای سر اعطیناک سلام ای …

بیشتر بخوانید »

آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ…(مولانا)

بهارانه

(شعر و دلنوشته زیبای بهاری) آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ…(مولانا) آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ ای شاه عشق پرور مانند شیر مادر ای شیرجوش دررو جان پدر به رقص آ چوگان زلف دیدی …

بیشتر بخوانید »

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد … (حزین لاهیجی)

ای وای بر اسیری كز یاد رفته باشد

(شعر و دلنوشته زیبا) از یاد رفته…. ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد صیاد رفته باشد آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد امشب صدای تیشه از بیستون نیامد شاید به خواب شیرین، …

بیشتر بخوانید »

چهــره آرایــد گــل سوسـن لب آب روان … (الیار)

گل بهارانه

(شعر زیبا) باد نوروزی … بـاد نوروزی می آید سوی گل، بربط زنان تا که گــل لب وا کند، بلبل نشینـد شاخ آن محفـــل شادی بپا دارند و بر رقص آورند خیل عـاشق پیشگان را جمله از پیر و جوان نـازنازان گــل گشــاید دفتــر طنّازی اش بلبلان را خون جگر …

بیشتر بخوانید »

ای بی نشانه ای که خدا را نشانه ای…(ابیات فاطمی)

(ابیات و دلنوشته های ایام فاطمیه)

(ابیات و دلنوشته های ایام فاطمیه) ای بی نشانه‏ ای که خدا را نشانه‏ ای هر سو نشان توست، ولی بی نشانه ‏ای ای روح پر فتوح کمال و بلوغ و رشد چون خون عشق در رگ هستی روانه‏ ای با یاد روی خوب تو می‏ خندد آفتاب بر خاک …

بیشتر بخوانید »

میتوان برداشت دل از خویش و شد از جان جدا (فیض کاشانی)

اشعار و دلنوشته ها

(اشعار و دلنوشته ها) میتوان برداشت دل از خویش…(فیض کاشانی) میتوان برداشت دل از خویش و شد از جان جدا لیک مشکل میتوان شد از بر یاران جدا صحبت یاران خوشست و الفت یاران خوشست این دو با هم یارباید این جدائی آن جدا یار کلفت دیگرست و یار الفت …

بیشتر بخوانید »