آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ دل نوشته ها و اشعار زیبا, مجله سرگرمی دیدگاهها برای آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بسته هستند شعر عاشقانه ی آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ شهریار ملک سخن؛ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟ بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟ عمر … بیشتر بخوانید »