برای لحظه ای خاموش ، خاموش ! … (کارو دردریان) دل نوشته ها و اشعار زیبا دیدگاهها برای برای لحظه ای خاموش ، خاموش ! … (کارو دردریان) بسته هستند ( اشعار کوتاه و زیبا ) چو موجی خیره سر … (کارو دردریان) چو موجی خیره سر، کز ترس طوفان نفس گم کرده در پهنای سینه سر خود می زند در پیچش مرگ به موج افکن، پر و بال سفینه به قدری کوفتم با دست حسرت به درب باغ عشق بی زمینه … بیشتر بخوانید »