بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار شهریار

جز در صفای اشک، دلم وا نمی شود … (شهریار)

لاله

(غزل زیبا و دلنشین) جز در صفای اشک دلم وا نمی شود … (شهریار) بیداد رفت لاله بر باد رفته را یا رب خزان چه بود بهار شکفته را هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید نو کرد داغ ماتم یاران رفته را جز در صفای اشک دلم …

بیشتر بخوانید »

شعر ارباب زمستان از استاد شهریار

زمستانه

( دلنوشته قشنگ ) شعر ارباب زمستان از استاد شهریار زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را ره ماتم سرای ما ندانم از که می پرسد زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می …

بیشتر بخوانید »

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین … (شهریار)

لبیک یا حسین ع

( اشعار ویژه شهادت امام حسین سلام الله علیه ) کاروان کربلا … ( شهریار ) شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین می برد در کربلا …

بیشتر بخوانید »

ای شمع که با شعله دل، غرقه به اشکی…(شهریار)

شعر زیبا

( اشعار زیبا ) نقش حقایق…(شهریار) ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت وی جام بلورین که خورد باده نابت خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر از خواب برآرم که نبینند به خوابت ای شمع که با شعله دل غرقه به اشکی یارب توچه آتش که بشویند به آبت …

بیشتر بخوانید »

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را…(شهریار)

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

( شعر زیبا و غم انگیز ) جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را…(شهریار) جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را به یاد یار دیرین کاروان …

بیشتر بخوانید »

ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی…(شهریار)

گل-زیبا-غنچه-خندان

(شعر و دلنوشته های زیبا) ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی…(شهریار) ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا می کنی از تیر کج تابی تو، آخر کمان شد قامتم کاخت …

بیشتر بخوانید »

علی ای همای رحمت تو چه آيتی خدا را…(شهریار)

همای رحمت

(اشعار در وصف امام علی علیه السلام) همای رحمت … علي ای همای رحمت تو چه آيتي خدا را که به ماسوا فکندي همه سايه‌ي هما را دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين به علي شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر …

بیشتر بخوانید »

من خود آن سیزدهـــــــم کز همه عالم بـدرم…(شهریار)

سبزه

(اشعار ویژه سیزده بدر و روز طبیعت) سیزده بدر در شعر استاد شهریار یار و همسر نگرفتــــــم که گـــــــــــرو بود سرم تــــو شدی مادر و من با همه پیری پســـــــرم تو جگـــــرگوشه هم از شیر بریدی و هنـــــــوز من بیچـــــــاره همان عاشق خونیــن جگــــرم خون دل می خورم و چشــــــم …

بیشتر بخوانید »