بایگانی/آرشیو برچسب ها : باران نگرفت

(شعر) قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت

شعر امام زمانی

( شعر و دلنوشته عاشقانه امام زمان ) باران نگرفت … فاضل نظری دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت چشمم افتاد به چشم تو، ولی خیره نماند شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت جز خودم هیچ کسی در …

بیشتر بخوانید »