بایگانی/آرشیو برچسب ها : بوی کینه

داستان کوتاه و آموزنده بوی کینه

کینه

( داستانک ها ) داستان کوتاه و آموزنده بوی کینه  معلّم یک کودکستان به بچه هاى کلاس گفت که میخواهد با آنها بازى کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکى بردارند و درون آن، به تعداد آدمهایى که از آنها بدشان میآید، سیب زمینى بریزند …

بیشتر بخوانید »

داستانک های آموزنده و حکیمانه

بزرگترین حکمت ( داستانک )

داستانک های آموزنده فارسی؛ آرزوی دانه کوچک    دانه کوچک بود و کسی او را نمی‌دید. سال‌های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود. دانه دلش می‌خواست به چشم بیاید، اما نمی‌دانست چگونه. گاهی سوار باد می‌شد و از جلوی چشمها می‌گذشت. گاهی خودش را روی زمینه …

بیشتر بخوانید »