بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان پیرمرد

داستان خواندنی نوه خوب من

داستان خواندنی

نوه خوب من؛ حامد با اصرار سوار ماشین پدرش شد. هر کاری کردند از ماشین پیاده بشه نشد که نشد. پدر و مادرش فکر میکردند اگه بفهمه بابا بزرگ رو میخوان ببرن خونه سالمندان و اون دیگه نمی تونه پدر بزرگش رو ببینه قیامت به پا میکنه.اما اینطور نشد. خیلی …

بیشتر بخوانید »