بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان کوتاه خنده دار

داستانک خریدن کفش ملانصرالدین

ملا نصرالدین

( داستان های کوتاه ) داستانک خریدن کفش ملانصرالدین ملانصرالدین برای خرید پاپوش نو راهی شهر شد. در راسته ی کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه و زیبای توهم یک مرد !

داستان کوتاه

(داستانک جالب و خواندنی) داستان کوتاه و زیبای توهم یک مرد !  مردی ، شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال ، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! این‌طوری تعریف می‌کنه: …

بیشتر بخوانید »