برتراند آرتور ویلیام راسل

جملات حکیمانه برتراند آرتور ویلیام راسل

برتراند آرتور ویلیام راسل (فیلسوف انگلیسی و برنده جایزه نوبل ادبیات) 

بذر اندیشه و فكر بپاش، عمل و نتیجه درو كن. 

 

متأسفانه بسیاری از مردم پس از این‌که به دامان شوربختی درافتادند، به سعادت از دست‌رفته خویش پی می‌برند.

 

وقتی که از تلف‌کردن آن لذت می‌بری، وقت تلف‌شده نیست.

 

هدف حاکمان سياسي بشري کسب قدرت هرچه بيشتر است همچنانکه قانون جاذبه، در اجسام، حاکم است.

 

اگر انسان را معجوني از فرشته و حيوان بدانيم حقّاً درباره حيوان بي انصافي کرده ايم پس چه بهتر است که او را ـ ترکيبي از فرشته و شيطان بدانيم.

 

با تمام زنان می‌توان خوابید اما با تعداد محدودی از آنها می‌توان بیدار ماند.

 

احساس وظیفه در كار، نیكو و در روابط، آزاردهنده است. انسان ها تشنه محبت اند نه مراقبت.

 

گرفتاری این دنیا از این است كه نادان از كار خود اطمینان دارد و دانا از كار خود مطمئن نیست.  

 

وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد.

 

من نمی‌دانستم كه تو را دوست دارم، تا اینكه آن را از زبان خودم شنیدم. برای لحظه‌ای اندیشیدم: “خدایا من چه گفتم؟” و سپس فهمیدم كه آنچه درست است را گفته‌ام.  

 

زندگی كردن بدون برخی از چیزهایی كه می‌خواهید، بخش ضروری شادمانی است. .

 

راز شادمانی در این است: بگذارید دلبستگی‌های شما تا حد امكان گسترده باشند. بگذارید واكنش‌هایتان نسبت به چیزها و اشخاصی كه به آنها دلبستگی دارید، به جای دشمنانه بودن، تا حد امكان دوستانه باشد.  

 

اگر خوب زندگی كنی به حتم شاد نمی شوی، اما اگر شاد باشی خوب زندگی خواهی كرد.

 

در هر لحظه، یك چیز یگانه و تازه نهفته است.

 

بینش نسنجیده و نیازموده برای فراهم آمدن حقیقت كافی نیست، هر چند كه بسیاری از مهمترین حقایق نخست به این صورت تجلی كرده اند.

  

مردم متوحش مردم سخت گیرند.

 

كمتر رخ می دهد كه ترس، عمل عاقلانه ای را باعث شود و بیشتر منجر به عملی می شود كه آن خطری را كه ترس از آن برخاسته افزایش می دهد. 

 

دلایل این ناتوانی مسخره و اندوهبار در اینكه چنان رفتار كنیم كه منافع همگان حكم می كند، در امور خارجی نیست، بلكه در طبیعت عاطفی خود ماست. 

 

همكاری جهان با فن و صنعتی كه ما امروز داریم می تواند فقر را از میان بردارد و می تواند مرتبه ای از سعادت و رفاه را برای همه ی نوع بشر فراهم كند كه بشر هرگز به خود ندیده است. .

 

جوهر عرفان چیزی نیست جز گونه ای قوت و عمق احساس نسبت به باورهایی كه انسان درباره ی جهان دارد. .

 

انسانی كه امید و آرزویش از حدود زندگانی شخصی فراتر رفته باشد مانند انسانی كه آرزوهایش محدود باشد در معرض ترس نیست. 

 

اگر بنا باشد كه جهان از فاجعه هایی كه آن را تهدید می كنند جان به در برد مردمان باید بیاموزند كه دامنه ی همدردی شان را گسترده تر سازند.

 

اگر امید و آرزوی شما منحصر به خودتان یا كشورتان یا طبقه تان یا پیروان باورتان باشد خواهید دید كه به موازات لطف و مهر و محبت شما عواطف خصمانه وجود دارد. 

 

فلسفه نباید از زندگانی شخصی بكاهد، بلكه باید بر آن بیفزاید.

 

اگر آدمی آنقدر به غذا بی اعتنا باشد كه زرد و ناتوان شود، ما نباید او را تحسین كنیم؛ اما مردی كه از آگاهی به نیازهای خویش به مرحله ی همدردی با گرسنگان رسیده باشد سزاوار تحسین ما خواهد بود.

 

ما متوجه خواهیم شد كه محكمترین و تعصب آمیزترین باورهای ما آنهایی هستند كه كمترین دلیل ها برای درستی شان در دست است.

 

تا چهل سالگی كه مغزم خوب كار می كرد، به ریاضیات و پژوهش پرداختم. از چهل تا شصت سالگی كه ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و در اواخر كه به كلی مغزم كار نمی كرد به سیاست! 

 

فلسفه باید خطاپذیری ذهن بشر را به ما بفهماند. .

 

انگیزه هایی كه مردمان را به فلسفه كشانده گوناگون است. با حرمت ترین انگیزه ها میل به شناختن جهان بوده است.

 

گرچه تقلید محض همیشه مردود است، از آشنایی با نثر خوب، ثمره ی بسیاری به دست می آید؛ به ویژه در پروراندن زیبایی وزن نثر.

 

راستش را بخواهید هر تقلیدی خطرناك است.

 

اینكه نظری را همه می پذیرند، نمی تواند دلیلی بر درست بودن آن نظر باشد. در حقیقت، با توجه به نادانی اكثریت نوع بشر، امكان نادرست بودن نظری كه همگان آن را می پذیرند بیشتر است تا عكس آن.

 

حاضر نیستم در راه باورهایم كشته شوم، چون ممكن است برخطا باشم. 

 

از بین ده زن، نه زن پیش از به کار بردن تازیانه، آن را از دست مردان می گیرند. 

 

عطش قدرت، خطرناك ترین پدیده خود سری مدیر است.

 

ترس از عشق، ترس از زندگی است و آنان كه از عشق دوری می كنند مردگانی بیش نیستند.

 

اگر تمامی ما قدرت جادویی خواندن افكار یكدیگر را داشتیم، نخستین چیزی كه در دنیا از بین می رفت عشق بود. 

 

آرمانهای ما فقط با درآمیختن با جهان به ثمر می رسند و چون از جهان جدا شوند عقیم می مانند. اما آرمانی كه از حقیقت بترسد یا از پیش بخواهد كه جهان موافق خواهشهای او باشد توانایی این آمیزش را ندارد.  

 

هرگز حاضر نیستم به خاطر عقایدم بمیرم، چون ممکن است عقایدم اشتباه باشند.

 (جملات حکیمانه)

همچنین ببینید

برتولت فریدریش برشت

جملات کوتاهی از برتولت فریدریش برشت

( سخنان زیبا و آموزنده برتولت برشت ) جملات کوتاهی از برتولت فریدریش برشت موضوع …