اس سنگین

جملات تکان دهنده

جملات تکان دهنده و اس ام اس سنگین؛
همه ﺍﺧﻄﺎﺭ ﻫﺎ “ﺯﻧﮓ” ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ
ﮔﺎﻫﯽ “ﺳﮑﻮﺕ ”
ﺁﺧﺮﯾﻦ “ﺍﺧﻄﺎﺭ” ﺍﺳﺖ . . .
.
.
.
פֿـבآیـــآ بـِـﮧ سَلـآمَــتـﮯ פֿـوבِت
نـَ ـﮧ بَنــבه هاےِ بـیـפֿـوבِت . . !
.
.
.
آﻧﻘﺪﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﻧﮑﻨﯿﺪ !
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ …
ﮐﻮﺩک ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﮐـــﻮﺩﮐــﯽ ﮐﻨﺪ !
.
.
.
وقتی “دلبر” ﺩﺍﺭی ؛ ﺑﺎید ﺍﺯ بقیه “ﺩﻝ برﺩﺍﺭﯼ”
.
.
.
همه یادشون میمونه باهاشون چیکار کردی
ولی یادشون نمیمونه براشون چیکار کردی !
.
.
اس ام اس سنگین
.
آخرش معلوم نشد زمانه عوض شده یا آدم هایش ؟!
اما پیداس دستشان در یک کاسه است !
.
.
.
بر درخت زنده بی برگی چه غم ؟
وای بر احوال برگ بی درخت !
.
.
.
وقتی انسان تمام عمر کار بکند ،
لحظه ای فرا می رسد که در می یابد کارهای دیگری نیز می توانسته بکند ،
مثلا : عاشق شود و زیر باران قدم بزند…
به دنیا و مشکلاتش و لو برای چند ساعت فکر نکند…
از گرمی دست معشوق گُر بگیرد…
ولی حالا چند حساب بانکی دارد ،
چندین مرضِ سبُک و نیم دو جین قرص برای نفس کشیدن…
از این رو تاسف می خورد !
.
.
.
کـــســـی که ســلــول انــفـــرادی را ســاخــت
مـــی دانــســـت
ســـخــت تــــریــن کـــار انـــســـان
تحـــمـــل خــویــشتــن است . . .
.
.
.
هر چه میخواهد دل تنگت ،
ســــــــــــــاکت
کسی درک نخواهد کـــرد…
.
.
.
از لحاظ قیافه ، آدمیـــم !
از لحاظ عاطفه ، عدمیــم !
.
.
.
گاه جـــــمـلـه ای از تو
… حـــــمـلـه ای میشود به او !
واژگانت را سازگار کن !
.
.
.
دروغگو زیاد نشده ، حرف راستِ که مفت هم نمیارزه
راه که بی راه بشه ، غریبه میشه راه بلد !
.
.
.
جوری زندگی کنیم که بعد از مرگمون نگن “ل.اشی” بود ،
بگن کاشکی بود !
.
.
.
“معرفت” یه موقعی لباس رفاقت بود ،
الان “منفعت” جاشو گرفته
.
.
.
ما همینیم که هستیم
شاخ نیستیم چون گاو نیستیم
خاص نیستیم چون عقده نداریم
بالا نیستیم چون پرچم نیستیم
فقط یه آدمیم، چیزی که خیلیا نیستن…
.
.
.
آدمها چه موجودات دلگیری هستند
وقتی سوزنشان را نخ میکنی ، برایت دروغ می بافند !
.
.
.
چون بسى ابلیس آدم روى هست
پس به هر دستى نشاید داد دست !
.
.
.
آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم
چون درگیر هزاران ثانیه اند
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند !
.
.
.
چاره ای نیست
این روزها طرح روی جلد آدمهاست که پرفروششان میکند نه متنشان!
.
.
.
هرکــے پُشـتِمونــــــو خـالــــے کـَـرد ،
دیگــــﮧ مُتعَــــلق بــــﮧ هَمــــونجا میشــــﮧ . . .
.
.
.
هر کس را به انداره ای در دلت داغ کن
که لازم است
انگور را هم
که زیاد بجوشانی نجس میشود…
.
.
.
آدمایی که از رابطه های طولانی میان بیرون خطرناکن …
چون اونا میفهمن ؛
میشه یه چیزایی رو از دست داد ، و نَـمــُــــرد …!
.
.
.
رویاى مرگ شاید بهانه ایست براى تحمل کابوسى به نام زندگى!
.
.
.
من اگر عاشقانه می نویسم…
نه عاشقـم !، نه شکست خورده …
فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بمانـد …!
در ایـن ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها ،
فقـط تمـرین آدم بـودن میکنم …
.
.
.
گاهی دور از چشم ابرها هم میتوان عاشق شد ،
میتوان بغض کرد ،
میتوان بارید
گاهی دور از چشم مدادرنگی ها هم میتوان نقاش شد ،
میتوان آسمان داشت ،
میتوان آبی شد
اما گاهی دور از چشم گذشته نمیتوان امروز را پشت هیچ فردایی پنهان کرد . . .
(پاتوق)

همچنین ببینید

شعر عاشقانه

(شعر) چه گُلی که بر نگینش همه نقش بی وفایی

( شعر عاشقانه ) تو بسوز شهریارا … سروده ای از استاد شهریار رهی از …