شعرهای تک بیتی عاشقانه؛
تپیدن ، سوختن، در خاک و خون غلطیدن و مردن
بحمدالله که درد عاشقی تدبیرها دارد
*
*
فریاد از آن نرگس مستی که تو داری
آه از دل بیگانه پرستی که تو داری
*
*
سراغ یار می پرسم به هر کس می رسم اما
به خود آهسته می گویم که یا رب بی خبر باشد
*
*
رفت از نظر و، ز دل نرفت این غلط است
کز دل برود، هر آنکه از دیده برفت
*
*
رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی دانم
شوم قربان آن دشمن که بویی از وفا دارد
*
*
شمع، گیرم که پس از کشتن پروانه گریست
قاتل از گریه بیجا گنهش پاک نشد
*
*
عشق شیریست قوی پنجه و می گوید فاش
هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه ما
*
*
خواهی که که غریق بحر عشاق شوی؟
مشنو، منگر، مگو، میندیش، مباش
*
*
پیداست حال دل ز پریشانیم ولی
هرکس سوال می کند انکار می کنم
*
*
غم من بداند آن کس که رخ تو دیده باشد
و گرت ندیده باشد، ز کسی شنیده باشد
*
*
ابر می بارد و می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟
ابر، باران و من و یار ستاده بوداع
من جدا گریه کنان ابر جدا ، یار جدا
*
*
به ما گذشت نیک و بد، اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست
*
*
شیشه با سنگ نمی سازد و ، مشتاقی بین
با دل سنگ تو دارد، چه مدارا دل من
*
*
ز پاره دل من، هیچ گوشه خالی نیست
کدام سنگدل، این شیشه برزمین زده است؟
*
*
ثبت نام عاشقان در دفتر دیوانگی است
حاصل این عاشقی از جان و تن بیگانگی است
*
*
اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی را
به دل هرگز نمی کردم خیال آشنایی را
*
*
از دل دیوانه ام دیوانه تر دانی که کیست؟
من که دایم در علاج این دل دیوانه ام
*
*
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
*
*
یارا چه کرده ایم که از ما بریده ای
یا ما چه گفته ایم که از ما رمیده ای
*
*
همی گویی غمش را در دل نگهدار
نصیحت گو! نمی گویی دلت کو؟
*
*
کجایی ای رفیق نیمه راهم
که من در چاه شب های سیاهم
نمی بخشد کسی جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم از خدا هم
*
*
گفتم ار عاشق شوم، گاهی غمی خواهم کشید
من چه دانستم که بار عالمی خواهم کشید
(زمزار)