از نظر انسان ها سگ ها حیواناتی مفید و با وفا هستند

اما از نظر گرگ ها

سگ ها گرگ هایی هستند که تن به بردگی داده اند

تا در آسایش و رفاه زندگی کنند

 

یک روز…

حسرت خواهی خورد…

روزی که در آ غو ش دیگری…

با فکر کردن به من…

آرام می شوی…

 

حالا میفهمم که چرا اتاقک آغوشت سرد سرد بود….

گرمای افکارت در رویا

تن او را گرم میکرد…!

بیا یڪ شب جاهایمان را عوضــــ ڪنیــم

مـن معشوقــه مـی شومــــ

و تو عاشــــق باشــــ

مـن خیانــت مـی ڪنــم و تــو فراموش ڪـن

ســختــــﮧ نــﮧ؟!

 

انگار میدان است!

دلم را می‌گویم…

هر که از راه می‌رسد، دورش می‌زند!

 

میدونی چرا باختی؟؟؟؟

چون وقتی خواستی من ببازم یادت رفت

که من یارت بودم نه حریفت…

 

بهــــــت گفتـــــــــم بــــــا “دلـــــــــم” بـــــــــــازی نـــــــــکن !

بـــــــــبــــــــیــــــن …

خــــــــرابــــــــش کـــــــــــردی !

دیـــــــــــگه عـــــــــاشـــــق نـــــــمیشه …

 

رابطه های تموم شده رو اونقد کش ندید

که بلاخره با خیانت تموم بشه ….

 

هــــــــــــــــِی رفیــق…!!!

آنکه در آغوش توست…!!!

آرزوی من بود…!

 

کاش ماه ،

همیشه پشت ابر بماند

نمی خواهم بدانم ،

شب مهتاب ،

بی من چه می کنی . . .

 

کلاغ ها گرچه سیاهند

و آوازشان ناخوشایند …

اما آنقدر باوفایند که شاخه های خشک زمستان را تنها نمی گذارند.

 

گاﻫﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﻻﺯﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﯾﺎﺩ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ

ﺑﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎن ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ !

 

کسی که رنگ پریدگی خزان را درک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست

 

محبت به نامرد ، کردم بسی

محبت نشاید به هر نا کسی

تهی دستی و بی کسی درد نیست

که دردی چو دیدار نامرد نیست

( زمزار )