داستان کوتاه صندلی در کلاس فلسفه

داستان کوتاه صندلی در کلاس فلسفه

( داستان های کوتاه و خواندنی )

 داستان کوتاه صندلی در کلاس فلسفه

یه روز یه استاد فلسفه میاد سر کلاس و به دانشجوهاش میگه: «امروز میخوام ازتون امتحان بگیرم ببینم درسهایی رو که تا حالا بهتون دادمو خوب یاد گرفتین یا نه…!»
بعد یه صندلی میاره و میذاره جلوی کلاس و به دانشجوها میگه: «با توجه به مطالبی که من تا به امروز بهتون درس دادم، ثابت کنید که این صندلی وجود نداره!»
دانشجوها به هم نگاه کردن و همه شروع کردن به نوشتن روی برگه.
بعد از چند لحظه یکی از دانشجوها برگه شو داد و از کلاس خارج شد.
روزی که نمره ها اعلام شده بود، بالاترین نمره رو همون دانشجو گرفته بود!
اون فقط رو برگه اش یه جمله نوشته بود: «کدوم صندلی؟»

( بیتوته )

 

همچنین ببینید

مرد

( داستانک ) مرد سنگ شکن

( داستان های کوتاه ) داستانک جالب «مرد سنگ شکن» روزي روزگاري سنگ شکن فقیري …