( شعر عاشقانه ) کی ز رنگ رخ شناسی ، سوز پنهان مرا … (علی اشتری) چند در پیچ و خم مو بشکنی جان مرا باز کن زین حلقه ها جان پریشان مرا زین شرر خاکستری بیشم نماند ای باد صبح عشق گر آزاد بگذارد گریبان مرا شعله ی دل …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : متن شعر
به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم….(هاتف اصفهانی )
(اشعار عاشقانه) به حریم خلوت…(هاتف اصفهانی ) به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم من اگر چه پیرم و ناتوان تو ز آستان خودت مران که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم منم ای برید و دو …
بیشتر بخوانید »ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی…(شهریار)
(شعر و دلنوشته های زیبا) ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی…(شهریار) ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا می کنی از تیر کج تابی تو، آخر کمان شد قامتم کاخت …
بیشتر بخوانید »