مرا دیوانه ای بدنام گفتند … (فروغ فرخزاد) دل نوشته ها و اشعار زیبا دیدگاهها برای مرا دیوانه ای بدنام گفتند … (فروغ فرخزاد) بسته هستند ( شعر زیبا ) شعری زیبا از فروغ فرخزاد نمی دانم چه می خواهم خدایا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جوید نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پرسوز ز جمع آشنایان می گریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور … بیشتر بخوانید »