بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر عاشقانه

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها … (حافظ)

یا ایهاالساقی

( شعر عاشقانه ) الا یا ایها الساقی … ( حافظ شیرازی ) الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها مرا در منزل جانان …

بیشتر بخوانید »

به دنبال کسی هستم که دردم را دوا باشد … (دلنوشته)

( متن های زیبا و عاشقانه )

( سروده زیبا و عاشقانه ) به دنبال کسی هستم … به دنبال کسی هستم که دردم را دوا باشد میان خسته گی هایم صدای آشنا باشد به دنبال کسی هستم که دستانش پراز امید میان شهر چشمانش پر از عشق و صفا باشد به دنبال کسی هستم که دراین …

بیشتر بخوانید »

گر اي طبيب درد من از حالم آگاهي بيا … (شعر انتظار)

الهم عجل لولیک الفرج

( شعر عاشقانه انتظار امام زمان عج ) گر اي طبيب درد من از حالم آگاهي بيا … (احمد گلچین معانی) گر اي طبيب درد من از حالم آگاهي بيا ور اي اميد زندگي مرگم نمي خواهي بيا بين جان از غم خسته ام وين دست از جان شسته ام …

بیشتر بخوانید »

ما حريف غم و پيمانه کشي پيشه ما … (مشتاق اصفهانی)

عاشقانه - اشعار

( شعر عاشقانه ) ما حريف غم و پيمانه کشي پيشه ما … (مشتاق اصفهانی)  ما حريف غم و پيمانه کشي پيشه ي ما ديده ي ما قدح ما دل ما شيشه ي ما ما در اين باديه آن خار بن تشنه لبيم که رهين نمي از خاک نشد ريشه …

بیشتر بخوانید »

من با نفس تو زندگی ساخته ام … (محمدعلی سپانلو)

شعر عاشقانه

من با نفس تو زندگی ساخته ام … (محمدعلی سپانلو) ( آرشیو دلنوشته ها ) من در نفس تو رمزها یافته ام من با نفس تو زندگی ساخته ام من در نفس تو یافتم میکده ای با خون ترانه ی تو در رگ هایم درخشک ترین کویر بی باران من در …

بیشتر بخوانید »

رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن … (هاتف اصفهانی)

( شعرهای زیبا و عاشقانه ) رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن…(هاتف اصفهانی)  رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن عبیرآمیز گردان جیب و عنبربیز کن دامن نخست از گرد کلفت پیکر سیمین روحانی مصفا ساز در گلشن به آب چشمهٔ روشن به نازک تن …

بیشتر بخوانید »

ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی…(فاضل نظری)

شعر زیبا

( اشعار زیبا و عاشقانه ) چشم دیگر آهو … ( فاضل نظری ) ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی رد پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی هر کجا زلفی …

بیشتر بخوانید »

اگر قصد سفر دارم، خدا داند که ناچارم … (بهادر یگانه)

شعر عاشقانه

( شعر عاشقانه و زیبا ) اگر قصد سفر دارم، خدا داند که ناچارم … (بهادر یگانه ) اگر که دور از تو شوم یار وفادار توام جدا ز تو همسفر عشق شرربار توام اگر قصد سفر دارم، خدا داند که ناچارم دفتر خاطرات ما، مانده برای ما به جا ثمر …

بیشتر بخوانید »

کی ز رنگ رخ شناسی ، سوز پنهان مرا … (علی اشتری)

زیبا

( شعر عاشقانه ) کی ز رنگ رخ شناسی ، سوز پنهان مرا … (علی اشتری) چند در پیچ و خم مو بشکنی جان مرا باز کن زین حلقه ها جان پریشان مرا زین شرر خاکستری بیشم نماند ای باد صبح عشق گر آزاد بگذارد گریبان مرا شعله ی دل …

بیشتر بخوانید »

عاشقم ، سوخته ام ، وابگذارید مرا … (علی اطهری كرمانی)

عاشقانه و سوزناک

( اشعار عاشقانه و سوزناک ) عاشقم ، سوخته ام ، وابگذارید مرا … (علی اطهری كرمانی)  عاشقم ، سوخته ام ، وابگذارید مرا لحظه ای با دل شیدا بگذارید مرا من در افتاده ام از پا ، دگر ای همسفران ببُرید از من و تنها بگذارید مرا سرنوشت من …

بیشتر بخوانید »