( اشعار زیبا از پروین اعتصامی ) (شعر) گشتیم بی شمار و ندیدیم عاقبت ای دل، بقا دوام و بقائی چنان نداشت ایام عمر، فرصت برق جهان نداشت روشن ضمیر آنکه ازین خوان گونه گون قسمت همای وار به جز استخوان نداشت سرمست پر گشود و سبکسار برپرید مرغی که …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار پروین اعتصامی
به ماه دی، گلستان گفت با برف (شعر)
( شعر درباره آغاز زمستان ) به ماه دی، گلستان گفت با برف … (پروین اعتصامی) به ماه دی، گلستان گفت با برف که ما را چند حیران میگذاری بسی باریدهای بر گلشن و راغ چه خواهد بود گر زین پس نباری بسی گلبن، کفن پوشید از تو بسی کردی …
بیشتر بخوانید »زن چون گنجور است و عفت، گنج و حرص و آز دزد (پروین اعتصامی)
(اشعار زیبا برای روز زن) زن چون گنجور است و عفت گنج و حرص و آز دزد … (پروین اعتصامی) زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود پیشهاش، جز تیرهروزی و پریشانی نبود زندگی و مرگش اندر کنج عزلت میگذشت زن چه بود آن روزها، گر زآن …
بیشتر بخوانید »هیچ دانستی در این مکتب که بود آموزگار … (پروین اعتصامی)
(شعرهای زیبا) هیچ دانستی در این مکتب که بود آموزگار … (پروین اعتصامی) هفتهها کردیم ماه و سالها کردیم پار نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار نار یافتیم ار یک گهر، همسنگ شد با صد خزف داشتیم ار یک هنر، بودش قرین هفتاد عار گاه سلخ و غره بشمردیم …
بیشتر بخوانید »کار مده نفس تبه کار را…( پروین اعتصامی )
( ابیات عاشقانه ) کار مده نفس تبه کار را…( پروین اعتصامی ) کار مده نفس تبه کار را در صف گل جا مده این خار را کشته نکودار که موش هوی خورده بسی خوشه و خروار را چرخ و زمین بندهٔ تدبیر تست بنده مشو درهم و دینار را …
بیشتر بخوانید »