( داستانک ها ) (داستان طنز)… از فرصت ها استفاده کنید! مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد وقتی پولها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟ مرد پاسخ داد …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستانک طنز
(داستان طنز) لحظه های عاشقانه
(داستان طنز) لحظه های عاشقانه زن نصف شب از خواب بیدار میشود و میبیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را میپوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین میرود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی که …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه و زیبای توهم یک مرد !
(داستانک جالب و خواندنی) داستان کوتاه و زیبای توهم یک مرد ! مردی ، شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال ، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! اینطوری تعریف میکنه: …
بیشتر بخوانید »