امام زمان انتظار و فراق
امام زمان انتظار و فراق

ای شور غزل در نفس سبز بهاران

( شعر در انتظار و فراق امام زمان عج )

شاعر: فرهاد مرادی

ماندیم زدیدار تو آواره و حیران

ای عشق خدایی همه ای چشمه ی جوشان!

چشمان شقایق همه در راه تو مانده است

ای شور غزل در نفس  سبز بهاران

دیریست در اندیشه ی خود غوطه ورم تا

با نام تو آذین شود این سینه به عرفان

سرگشته و حیران همه در ورطه ی طوفان

ای ساحل امنیت این شیعه مسلمان

زندان جنون گشته زمین بی نفس تو

برگرد بیا ماهمه چون خیل اسیران

مولود تویی وعده ی موعود تویی تو

برگرد عدالت بنما  ظلم بسوزان

تو آیه ی عشقی تو همه سوره ی عدلی

ای نور تجلی شده از صاحب قرآن

در حد توان نیست که وصف تو بگویند

گر جمع شوند و بنگارند دبیران!

*

*

یا ایهاالعزیز

( زمزار )

همچنین ببینید

چشم انتظار

غبار آینه ها هر غروب می ریزد

( غزلیات دلنشین ) شعر از سحر زینلی دلم که آخر هر التماس می سوزد …