عشق

عاشقان در وصل و هجران سرخوش‌اند … (مشیری)

(شعر زیبا و خواندنی)

نور عشق … (فریدون مشیری)

رهروان كوی جانان سرخوش‌اند

عاشقان در وصل و هجران سرخوش‌اند

جان عاشق، سر به فرمان می رود

سر به فرمان سوی جانان می رود

راه كوی می فروشان بسته نيست

در به روی باده‌نوشان بسته نيست

باده ما ساغر ما عشق ماست

مستی ما در سر ما عشق ماست

دل ز جام عشق او شد می پرست

مست مست از عشق او شد مست مست

ما به سوی روشنایی می‌رويم

سوی آن عشق خدايی می‌رويم

دوستان! ما آشنای اين رهيم

می‌رويم از اين جدايیی وارهيم

نور عشق پاك او در جان ما

مرهم اين جان سرگردان ما

( زمزار )

همچنین ببینید

کتاب چهارده ستاره در یک آفتاب نوشته شاعر آیینی شهر کرکوند جناب آقای حاج عبداله بهرامی

تو را نادیده کس اندر جهانت

(به قلم شاعر) آفریدگار … شعر از حاج عبداله بهرامی خداوندا تو رب العالمینی تو …