عاشقانه

مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی … (عاشقانه)

( اشعار عاشقانه )

مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی … (محمدرضا طاهری)

مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی

مرا از من، مرا از قیدِ من بودن رها کردی

دوباره روی ماهت محو شد در رشته های شب

تو با زیبایی‌ات این حرف‌ها را نخ نما کردی

نماز عشق می خواندم،امامم حضرت دل بود

کنارم بی تکلّف ایستادی، اقتدا کردی

به هم نزدیک بودیم، آتش از لب‌هات می‌تابید

دلت می‌خواست لب‌های مرا، امّا حیا کردی

من از خود نیمه‌ای را دیده بودم “عاقل” اما تو

مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی

( زمزار )

همچنین ببینید

چشم انتظار

غبار آینه ها هر غروب می ریزد

( غزلیات دلنشین ) شعر از سحر زینلی دلم که آخر هر التماس می سوزد …