خاطره عاشقانه

جملات ناب عاشقانه

( متن عاشقانه و احساسی جدید )

جملات ناب عاشقانه

زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.-
چراکه ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما

( شاملو)

*

*

عمر که بی‌ عشق رفت / هیچ حسابش مگیر

آب حیات است عشق / در دل و جانش پذیر

*

*

به خدا که زندگی بی تو

از من بر نمی‌ آید!

جز آنکه با دوست داشتنت قدم بزنم

جای خالی‌ ات را بغل کنم

و نبودنت را بغض

و نبودنت را شعر کنم

*

*

و مگر زندگی

چیزی غیر از داشتن توست ؟!

نمی‌ دانم چرا

وقتی به آغوش می‌گیرمت

دیگر به هیچ چیز فکر نمی‌کنم

شاید آغوش تو

بُن بستِ تمام افکارم است

*

*

تن تو آهنگیست

و تن من كلمه‌ ايی كه در آن می‌ نشيند

تا نغمه‌ يی در وجود آيد

سرودی که تداوم را می‌ تپد …

*

*

پاهايم

بر خاک سرزمين مادری، استوار

دست‌ هايم آويخته از ابری

كه به سرزمين‌ های دور می‌ برد مرا

و دلم …

آه از دلم كه فشرده و غمگين

معلق است ميان ماندن و رفتن !

*

*

دوست داشتن تو

نه عادته، نه دست خودمه

دوست داشتن تو

مثل نفس كشيدن واسه زنده موندنه

*

*

چه آرامشی در من است وقتی با منی

و چه آشوبیده‌ ام بی تو !

دور نشو، مرا از من نگیر

من حوالی با تو بودن را دوست دارم

*

*

دوست دارم از ته دل٬ دلی که پر پر میزنه

دلی که ساز عشقتو از همه بهتر میزنه

دوست دارم حتی اگه یه شب به خواب من نیای

عاشقتم مثل همه حتی اگه منو نخوای

*

*

من تو را دوست می‌ دارم

و شب از ظلمتِ خود

وحشت می‌ کند

*

*

خوشبختی

همین عطر محو

و مختصر تفاهم است

که در سرای تو پیچیده است

*

*

خیال می‌ کنم شهرهای دنیا

نقطه‌هایی خیالی‌ اند روی نقشه‌ جغرافیا

همه‌ شهرها … جز یک شهر

شهری که عاشقت شدم آن‌جا

شهری که خانه‌ من شد بعد از تو

*

*

در آغوش هم

در اين دايره‌ بى‌ پايان

من امتداد توام

يا تو امتداد منى ؟

*

*

بخند همسر من

تو که می‌خندی، زندگیِ من

رنگ دیگری به خود می‌ گیرد

غم‌ هایم فراری می شوند

تا می‌ توانی بخند

*

*

جغرافیای کوچک من بازوان توست

ای کاش تنگ‌ تر شود

این سرزمین به من

______________________

تو را دارم ای گل، جهان با من است

تو تا با منی، جان جان با من است

کنار تو هر لحظه گویم به خویش

که خوشبختی بی‌ کران با من است

*

*

تا قبل از در آغوش گرفتنش

گمان می‌ کردم، زندگی فقط زنده بودن است

*

*

شاید تکراری باشد

ولی گاهی بعضی چیزها

ارزش هزاران بار تکرار را دارند

تکرار میکنم

تکرار میکنم

همسرم دوستت دارم

*

*

بيا اى روشن

اى روشن‌ تر از لبخند

شبم را روز كن

در زير سرپوش سياهى‌ ها

دلم تنگ است …

*

*

من اما بعد از رفتنت

آلزايمر را ترجيح می‌ دهم

به بودن با آدمی كه بخواهد

مدام يادآور تو باشد

*

*

دوست داشتن خوب است

اما از نزدیک

مثل یک بوسه

مثل یک آغوش

مثل یک …

راستی! چه خبر ؟!

*

*

این هوا‌ که هوای شاعری نیست جانم

این هوا جان م ی‌دهد برای دلبری کردن

باید دست یار را بگیری

و در کوچه پس کوچه‌ های شهر

برایش دلبری کنی !

*

*

باخیالت زنده‌ ام

رویای من تعبیر شو

در كنارم زندگى كن

در کنارم پیر شو …

*

*

این‌ گونه که تو عشق می‌ پراکنی

بعید است از خاک آفریده شده باشی

مانده‌ ام خدا تو را از عشق آفریده

یا عشق را از تو …

*

*

آغوشت را تنگ‌ تر کن

بگذار کمی تو را نفس بکشم

بگذار حس کنم دنیا

آنقدرها هم دست نیافتنی نیست

*

*

لبخندهایت را به چشمانم بیاویز

این زندگی بی خنده‌ هایت

خنده‌ دار است

*

*

همراهت می‌ آيم تا آخرِ راه

و هيچ نمی‌ پرسم هرگز

با تو اول کجاست ؟

با تو آخر کجاست ؟

*

*

قول دادم به خودم

غصه تراشی نکنم

فکر این را که تو باشی و نباشی نکنم

*

*

دلم پر است از تو

از هوایت

از طعم نگاهت

از فکر و خیالت

و این یعنی عشق

*

*

فراوان دوستت دارم

داغ‌‌ تر از آتشفشان‌ های فعال

و عمیق‌ تر از مسیر شهاب‌ ها

خیلی دوستت دارم

*

*

مرا جوری در آغوش بگیر

که انگار فردا می‌ میرم

و فردا چطور !؟

جوری در آغوشم بگیر

که انگار از مرگ بازگشته‌ ام

*

*

وقتی که تو نیستی

دنیا چیزی کم دارد

مثل کم داشتنِ یک وزیدن

یک واژه، یک ماه

من فکر می‌ کنم در غیاب تو

همه‌ خانه‌ های جهان خالیست

همه‌ پنجره‌ها بسته است

وقتی که تو نیستی

من هم تنهاترین اتفاق بی‌ دلیل زمینم

*

*

من و تو زنده موندیم و به سختی زندگی کردیم

واسه یه لحظه آرامش

ما هر کاری بگی کردیم

*

*

من با تو بود که فهمیدم

آرامش یعنی

بودن میان آغوش کسی

که دوستش داری …

*

*

دوستت دارم را

آهسته بگو، آرام بگو … نرم نرم

می‌خواهم عشق به خورد جانم برود

*

*

بانوی من

اگر دست من بود

برایت پایتختی در گوشه‌ی زمان می‌ ساختم

که ساعت‌ های شنی و خورشیدی در آن کار نکنند

مگر آنگاه که دست‌ های کوچک تو

در دستان من آرمیده‌ اند

*

*

تو را باید مفصل بوسید

جواب نمی‌ دهد

یکی دوتایش

*

*

هربار می‌ پرسی

چقدر دوستم داری !؟

با یک بوسه جوابت را می‌ دهم

من از همان بچگی عادت داشتم

با کوتاه‌ ترین راه‌ حل

به درست‌ ترین جواب برسم

*

*

عاشق اولدوم کی یاریم دردیمه درمان ائلیه

یوخ که هر درده سالا.دیده نی گریان ائلیه

عاشق اولدوم کی تاپام بلکه غریبلیک داواسین

نه بیلئیدیم اوزو درد دی.کی پریشان ائلیه

معنی فارسی :

عاشق شدم که یار، دردم را درمان کند

نه اینکه مرا به هر دردی دچار، دیده ام را گریان کند

عاشق شدم تا داروی دلتنگی را پیدا کنم

از کجا می دانستم خودش درد است که پریشان می کند

*

*

چکیر وارلیغیمی دارا گوزلری

آپاریر روحومو هارا گوزلرین

قارا بیر محبس دیر قارا گوزلرین

بوراخ گوزلرینین حبسیندن منی

معنی فارسی :

تمام داراییم را چشمانت به دار می کشد

چشمانت روح مرا به کجا می برد

چشمان سیاهت  زندان تاریکیست

مرا از حبس چشمانت رها کن

*

*

همه را محض تو دادم به فنا

فقط از عشق

تو ماندی بخدا

*

*

لباس گرم نمی‌ خواهد این هوای سرد

تو هستی

دلم قرص است …

*

*

به تمام آنها، به همه‌ شان

که معجزه‌ ای دارند بگو

معجزه یعنی امروز هم من

بدون او زنده ماندم

*

*

دیوانه ها

با خودشان حرف نمی‌ زنند

آن‌ ها فقط تمام روز را

به کسی که نیست

بلند بلند فکر می‌ کنند

*

*

صدایم که می‌ کنی

دستم را هم بگیر

اعتباری نیست

دیدی بال درآوردم پرواز کردم

*

*

خیال خوب تو

لبخند می‌شود به لبم

وگرنه اين منِ ديوانه غصه‌ ها دارد

*

*

دوست داشتنت

که پر می‌شود در من

می‌ زند به لب‌ هایم

آنجاست که می‌ بوسمت

*

*

و جهان چقدر در برابر

چشمانم كوچک می‌ شود

آنگاه كه به سادگى يک لبخند

جهانم در دستانت جا می‌ شود

*

*

محکم بغل بگیر مرا

تا که بگویم به همه

او فقط جان من و

یار من و مال من است

*

*

باز هم هوای تو

چه بی گدار می‌ زند به سر

چه بی گدار می‌ زند به شب

چه بی گدار می‌ زند به جان

*

*

در آغوشم که می‌ گیری

معاهده‌ های صلح تاریخ را به چالش می‌ کشی

عطر پیراهنت

بهترین سفیر صلح جهان است

*

*

شده باران بزند

خاطره‌ ای درد شود

بی تو هر شب منم و

صد شب بارانی و درد

*

*

در این هوا فقط

یک وعده آغوشِ تو می‌ چسبد

لب‌ سوز و لب‌ دوز

چای را بعدا هم می‌ شود خورد

*

*

مرا به بوی خوشت

جان ببخش و زنده بدار

که از تو چیزی از این بیشتر نمی‌ خواهم

*

*

ما هر سه به دلیلی آفریده شدیم

خورشید برای تابیدن

باران برای باریدن

و من برای دوست داشتن تو

*

*

محدودم کن

به دوست داشتنت

دلم می‌خواهد جز تو

چیزی به چشمِ دل نیاید …

*

*

از بی‌کسیِ این شنبه‌ ها

تا سکوت جمعه‌ ها

آنچه گسترده است

دوست داشتنِ توست

*

*

تو که نمی‌ دانی

هر آدمی دلتنگی‌ های

مخصوص خودش را دارد

و تو پنهانی‌ ترین دل‌تنگی منی

*

*

حالا هر قفلی که می‌ خواهد

بر درگاهِ خانه‌ ات باشد

عشق پیچکی ست

که دیوار نمی‌ شناسد

*

*

بعد از دیدن تو فهمیدم

بهشت یک باغ نیست

بهشت یک آدم است

*

*

تو را دارم و این برای

یک عمر خوشبختی کافی‌ ست

*

*

پاییز و زمستان …

یک نوار کاست قدیمی است

که یک طرفش

با صدای باران پر شده

یک طرفش با صدای تو

*

*

یک نفر

تنها یک نفر از تمام جهان کافیست

که ایمان بیاوری

زندگی

ارزش زیستن را دارد …

*

*

نه برگ گلی به شاخه ها می‌ماند

نه هیچ کس به جز خدا می‌ ماند

خوش باش وبدی مکن که ازما تنها

یک خوبی و یک بدی به جا می‌ ماند

*

*

باران که می‌ بارد

دوست دارم قدم بزنم

حتی با خیال بودنت

*

*

حالا من مانده‌ ام

و پنجره‌ ای خالی

و فنجان قهوه‌ ای

که از حرف‌ های نگفته پشیمان است

*

*

حالا که آمده‌ ای، باز باهم می‌ رویم

به دیدار باران‌ های بی‌ دریغ پاییز

می‌ رویم و خیس خیس به خانه بر می‌گردیم

*

*

‏شهامت می‌ خواهد

دوست داشتن کسی که

هیچ وقت، هیچ زمان

سهم تو نخواهد شد

*

*

کمی رعایت نکن

نیمه‌ شب‌ ها شماره بگیر

مرا بیدار کن

جهان را بیدار کن

*

*

تنهایی من

شکل فنجان چایی‌ ام شده است

کوچک، غمگین، کم رنگ

اما همیشه داغ

اما همیشه تازه

*

*

آنچنان در دل من

جای گرفتی که

جهان سلطه‌ گر چون تو

نبیند به خودش تا به ابد

*

*

تو را دوست می‌ دارم

بی‌ آنکه بدانم تو ضرورت منی

آب را که می‌ نوشی، هوا را که می‌ بلعی

نمی‌ فهمی جیره‌ بندی چه مکافاتی‌ ست

تنها در نبودِ تو بود که فهمیدم

دوست داشتن تو

مایه‌ حیات من است

*

*

و هر کسی

به اندازه‌ی دلتنگی‌ هایش

درگیرِ شب است …

*

*

وقتی می‌ فهمی عاشق شدی که

می‌ بینی دوست نداری بخوابی

چون واقعیت، شیرین‌ تر از رویاهایت شده‌ است

*

*

تا قبل از در آغوش گرفتنش

گمان می‌ کردم، زندگی

فقط زنده بودن است

*

*

فقط يک جمله به تو بگويم

تو قشنگ‌ ترين و زيباترين فكر منى

عشقِ بى‌ پايان، سر و ته ندارد

فكرش بودن است

و دوست داشتن و ماندن

حالا تو اسمش را

هر چه مى‌ خواهى بگذار

*

*

جغرافیای کوچک من

بازوان توست

ای کاش تنگ‌ تر شود

این سرزمین به من

*

*

در آغوش هم

در اين دايره‌ بى‌ پايان

من امتداد تواَم

يا تو امتداد منى ؟

*

*

چیزی نگو

تنها مرا در آغوش بگیر

عشق اگر عشق باشد

کارِ خودش را می‌ کند

*

*

عشق

نه دادنی است

و نه گرفتنی

عشق شریک شدنی ست

*

*

چه فرق میکند

ساعت به وقت گرینویچ باشد

یا تهران !

وقتی همه ساعتها

نبودنت را به رخم می کشند …

*

*

اگر تو نبودی عشق نبود

همین‌ طور اصراری برای زندگی

اگر تو نبودی، زمین

یک زیر سیگاری گلی بود

جایی برای

خاموش کردنِ بی‌حوصلگی‌ ها

اگر تو نبودی

من کاملاً بیکار بودم

هیچ کاری در این دنیا ندارم

جز دوست داشتن تو

*

*

زندگی را باید کنار گذاشت؛

گاهی حواس را پرت می‌کند

آدم باید شش دانگ حواسش

به دوست داشتن تو باشد

*

*

مبادا امشب دیر کني

تمام جانِ من

به همین دیدارهای شبانه است

رویاهایي که هر شب می بینم

تا زنده بمانم …

*

*

حال من

به احوال پرسی تو بستگی دارد

تو اگر حالم را بپرسی

مگر میشود بگویم بدم ؟!

اصلا مگر میشود تو باشی

و من…

خوب نباشم؟!

تو فقط باش

من اثبات میکنم که بدی در دنیا وجود ندارد

*

*

دوستت دارم ای پاره ای از من

ای تمام من

ستاره ی پیشانی ام

دوستت دارم

پهناور تر از هر گستره

دور تر از هر امتداد

پاک تر از هر اعتراف

شدیدتر از باران مصیبت

دوستت دارم

قلب تو

راه مستقیم من است

*

*

دلم پر است

پر از ذکر دوست داشتن تو

آنقدر که اگر در آغوشم بگیری

در میان بازوانت

دنیا را گم می کنم

*

*

با من بمان

دست‌هایم را بگیر

تا صدای عشق

به عمق استخوان‌ هایمان برسد

با من بمان

تا یک روزِ عمر

روبروی آینه‌ ای تمام قد

دلتنگی‌ هایمان را قورت ندهیم

با من بمان ای عشق

که دوست داشتن کهنه من و تو

جز حال خوب

باوری درست به زندگی می‌ بخشد

*

*

ما لبخند را از ياد برده بوديم

آمدى و الفباى دوست داشتن را

دوباره يادمان دادى

ما قَدرت را دانستيم

ما دوست داشتنت را تمديد كرديم

تو لبخندمان را تكرار كن

*

*

یعنی می‌ شود آن روز برسد

که همه احوال تو را از من بگیرند

که سراغت را فقط من داشته باشم

که بگویم، خوب است

درگیر زندگیمان است

خوب است، در فکر من است

خوبیم، مشغول دوست داشتن همدیگریم

پس کِی می‌ رسد آن روز؟

*

*

جان منزل جانان عشق

دل عرصه جولان عشق

تن زخمی چوکان عشق

سرگوش درمیدان عشق

*

*

در عصر گلهای کاغذی

قلب منجمد زنی که

پرستوی خیال در سینه اش می تپد

با گلوله های سربی آب نخواهد شد

*

*

دوست داشتنت

همه چیز را زیباتر کرده است

همه چیز را …

باور کن

من هم زیباتر شده ام

از وقتی که به تو فکر می کنم

*

*

مَرد

اگر گریه کند

بغض خدا می‌گیرد …

تو ولی اشک مرا دیدی و ترکم کردی …!

*

*

من شاعر نیستم اما

خارج از همه‌ وزن‌ ها و آهنگ‌ ها

با ساده‌ ترین کلمات

می‌ توانم دوست داشتن را برایت معنا کنم

تا باور کنی زندگی

آنقدرها هم که می‌ گویند پیچیده نیست

تنها، تو چشم هایت را ببند

و کمی به حرف‌ هایم گوش بده

*

*

کاش هیچ گذشته‌ ای با هم نداشتیم

آن‌ وقت من میتوانستم

به تو زنگ بزنم

و بی‌ دلخوری حالت را بپرسم …

چقدر

پرسیدنِ حالِ ساده‌ ات

بعید شده حالا

*

*

دلگیر است شب‌ های ابری

وقتی تمام آسمان را می‌ گردم

و مهتابِ چشم هایت

لابه‌لای ستاره‌ هایش نیست

*

*

قدم قدم

که زیر باران راه می‌ روم

قطره قطره

می‌ چکد یادت در سرم

*

*

سالهاست در مدار نگاهت مانده‌ ایم

مثل یک سیاره‌ی کوچک

لحظه‌ ای پلک بیانداز نفسی تازه کنیم

*

*

بگذار عشق قانون زندگی‌ تو باشد

این آدم ها اهلی نمی‌ شوند

همیشه بهانه‌ای دارند‌

برای دوست داشتن و نداشتنت

*

*

دلم کم دارد تو را

مثل کم داشتن هوا برای نفس کشیدن

مثل تنها بودن در یک روز بارانی

غمی در قلبم سنگینی می‌ کند

به سنگینی غروب‌ های جمعه

به حجم دل تنگ وا مانده‌ ام برای تو

این چشم ها هنوز و همیشه به راه توست

چشم انتظاری نیز زیباست

وقتی که برای تو باشد

تویی که ناب‌ ترین حس زیبای منی …

*

*

می شنوی ؟

اینجا صدایِ بی تفاوتی ها

همه جا را پر کرده است

اینجا انگار کسی

محضِ رضایِ عشق نمی گوید دوستت دارم .. !

*

*

ارزشش را ندارد

براى يک حرف بی منظور

دنيايتان را خراب كنيد

بمانيد

يك بار ببخشيدش

و تا هميشه كنارش خوشبخت بمانيد

*

*

صبح هم خواب می‌ ماند

وقتی که من

برای دوست داشتن تو

سحر خیز می‌ شوم

*

*

وقتی که تو نیستی

دنیا چیزی کم دارد

مثل کم داشتنِ یک وزیدن

یک واژه، یک ماه !

من فکر می‌ کنم در غیاب تو

همه‌ خانه‌ های جهان خالی‌ ست

همه‌ پنجره‌ ها بسته است

وقتی که تو نیستی، من هم

تنهاترین اتفاق بی‌ دلیل زمینم

*

*

زمان آن رسیده است

که دوست داشتن

صدای نغز عاشقانه‌ ای شود

که از گلوی گرم تو طلوع می‌ کند

بیا کنارِ پنجره …

*

*

من تو را ریاضی‌ وار

از صفر دوست داشتن

تا مثبت بی‌ نهایت عاشقانه‌ ها

دوست دارم

*

*

فقط يک جمله به تو بگويم

تو قشنگ‌ ترين و زيباترين فكر منی

عشق ب ى‌پايان سر و ته ندارد

فكرش بودن است

و دوست داشتن و ماندن

حالا تو اسمش را هرچه مى‌ خواهى بگذار

( زمزار )

همچنین ببینید

شعر عاشقانه

(شعر) چه گُلی که بر نگینش همه نقش بی وفایی

( شعر عاشقانه ) تو بسوز شهریارا … سروده ای از استاد شهریار رهی از …