نتیجه جستجو برای : عاشقانه

(شعر) بر شامه، نم نم باران گذشته است

نم نم باران

( شعر عاشقانه در وصف باران ) نم نم باران … مهدی نژاد هاشمی بر چهره ام غم دوران گذشته است آن روی سکه ی خندان، گذشته است انگار، ثانیه هم بی مروت است بر ذهن خسته، چه لنگان گذشته است با هر تلنگر بی جا، دلی شکست اشکی به …

بیشتر بخوانید »

(شعر) کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر

یا مهدی

( شعر برای امام زمان عج ) شعری عاشقانه برای امام زمان … ابوالقاسم فرهنگ شیرازی از سر کوی تو گیرم که روم جای دگر کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر عاقبت از سر کوی تو برون باید رفت گیرم امروز دگر ماندم و فردای دگر مگر آزاد …

بیشتر بخوانید »

جملات خنده دار جدید

اس ام اس خنده دار

( جوک های جدید پیامکی ) جملات خنده دار جدید قبلنا داشتیم زندگیمونو میکردیم یه سری هم به نت میزدیم… حالا همیشه تو نتیم یه سری هم به زندگی میزنیم!!! * * قدیما مراسم خواستگاری واسه معرفى دختر و پسرا بود ولى حالا فقط واسه معرفى پدر مادراست قدیما مردم …

بیشتر بخوانید »

یلدا، سپید سادگی ات را سیاه کن!

یلدا بلندترین شب نداشتن توست ......

( شعرهایی در وصف شب یلدا ) اشعار یلدایی زیبا یلدا سپید سادگی ات را سیاه کن! خوابند و بی دلیل کنارت نشسته اند لابد شبیه شمع تو را فوت می کنند وقتی به جای پسته دلت را شکسته اند . . . یلدا دوباره شعر و غزل را بهانه …

بیشتر بخوانید »

اشعار کوتاه و زیبا در وصف باران

باران

( دلنوشته هایی عاشقانه درباره باران ) اشعار کوتاه و زیبا در وصف باران باران گفت: هرگز اشک هایم را ندیدی. نمی دانست، سویی به چشم نیست … از کودکی گوشهایم را به ناودانی می چسباندم، تا صدایش را بشنوم. (کاظم بهمنی) * * کاش بارانی ببارد قلب‌ها را تر …

بیشتر بخوانید »

(شعر) با بال شکسته پر کشیدن هنر است

( دلنوشته زیبا و عاشقانه ) هنر … شعر از احمد حسینی با بال شکسته پر کشیدن هنر است بی چشم طلوع عشق دیدن هنر است با دیدن موج عشق در برکه ی چشم از ساحل عقل و شک رهیدن هنر است تا کعبه ی دل به سینه رفتن همه …

بیشتر بخوانید »

(شعر) حالت سوخته را سوخته دل داند و بس

یار

(شعر عاشقانه) حالت سوخته را سوخته دل داند و بس … توحید شیرازی بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟ خانه بر هم زدن این دل دیوانه ز چیست؟ گر نه آشفتگی این دل مسکین طلبی الفت زلف پریشان تو با شانه ز چیست؟ هرکسی از لب لعلت …

بیشتر بخوانید »

(سروده) دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم

زیبا

( اشعار زیبا ) دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم (سروده دکتر افشین یداللهی) یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد اما مرا به عمق درونم کشید و رفت یک آسمان ستاره ی …

بیشتر بخوانید »

(شعر) آموخت سردی از دل نامهربان برف

برف

( شعر عاشقانه ) شعر برف بهمنی از رهی معیری اي سيمگون رخت به سپيدي نشان برف خويت به سان آتش و رويت به سان برف اي تازه گل که در مه بهمن دميده اي نشکفته جز تو لاله و گل، در ميان برف در فصل برف، بزم جهان گرمي …

بیشتر بخوانید »