( دلنوشته ظهور ) چشم های خیس … شعر از الهام امین روشن ترین ستاره این آسمان تار بر دخمه های تیره دل روشنی ببار من زنده ام به یمن نفس های گرم تو ای پیک سبز پوش و مسیحا دم بهار با تو دلم چو آینه شفاف می شود …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار امام زمان عج
این هفته هم گذشت اما تو نیامدی (دلنوشته)
(اشعار فراق امام زمان عج) این هفته هم گذشت اما تو نیامدی … (دلنوشته ای از علی اکبر لطیفیان) این هفته هم گذشت اما تو نیامدی خورشید خانوادهی زهرا نیامدی از جادهی همیشه چشم انتظارها ای آخرین مسافر دنیا نیامدی صبحی کنار جاده تو را منتظر شدیم «آمد غروب ، …
بیشتر بخوانید »ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت (دلنوشته)
(اشعار امام زمان عج) نجوای مهدوی … (سید حمیدرضا برقعی) ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم، بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه …
بیشتر بخوانید »دارد زمان آمدنت دیر می شود (دلنوشته)
(دلنوشته انتظار امام زمان عج) آدینه ی فراق … دارد زمان آمدنت دیر می شود دارد جوان سینه زنت پیر می شود وقتی به نامه عملم خیره می شوی اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار در دام چشم های …
بیشتر بخوانید »بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است (شعر)
( اشعار روز جمعه ) بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است … (هوروش نوابی) بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است بهار، بیتو به رنگ غروب پاییز است بیا که فاجعه میبارد از زمین و زمان ز اشک و خون، دل یارانِ حق، گهر ریز است بیا! …
بیشتر بخوانید »بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست … (دلنوشته)
( اشعار امام زمان عج ) بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست … (دلنوشته) بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادرتوست اگر که سائلم و نوکر همیشه گی ام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام …
بیشتر بخوانید »از بهر دیدن او بگشای دیده جان … (صوفی مازندرانی)
( اشعار درباره امام زمان عج ) از بهر دیدن او بگشای دیده جان … (صوفی مازندرانی) با مرد عشق هرگز تاج و نگین نباشد با آفتاب روشن شب همنشین نباشد باور مکن که باشد اندر بهشت روئی در سینه ای که در وی دوزخ دفین نباشد هر خاطری که …
بیشتر بخوانید »قربان دلت جهان تو را می طلبد … ( اشعار انتظار )
( سروده های روز جمعه ) اشعار و دلنوشته های امام زمانی از آسیه نعمتی رحیم آبادی قربان دلت جهان تو را می طلبد … ( اشعار انتظار ) در قاب ستاره دیدمت در شب تار من تا به ستاره همه جا بوی بهار افسوس نگیرد همه کس این نفهات بیدار …
بیشتر بخوانید »دلـم قـرار نـمـی گـیـرد از فـغـان ، بـی تـو … (دلنوشته های روز جمعه)
(اشعار روز جمعه) دلنوشته های امام زمان عج دلـم قـرار نـمـی گـیـرد از فـغـان ، بـی تـو سپندوار ز کف داده ام عنان ، بی تو ازآن زمان که فروزان شدم ز پرتو عشق چو ذره ام به تکاپوی جاودان ، بی تو گـزاره غـم دل را مـگـر کـنـم چـو …
بیشتر بخوانید »باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم
(شعر انتظار – دلنوشته های مهدوی) باز هم جمعه شد و… باز هم جمعه شد و غصّه ی من تازه شده درد ایـن بی خبری بـی حد و انـدازه شـده باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم بــاز از دوری تــو خــســتـه و درمـانـده شـدم باز هم …
بیشتر بخوانید »