بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار زیبا

ز چشـم غمـزه دانستـم نباشـد این زمین جایم (الیار)

چشم زیبا

(غزل عاشقانه) جام ساقی … الیار (جبار محمدی) میســر شـد کــه من جـامی ز عشق او بپیمایم فضــای خــانه ی  دل را دگــر با غــم نیالایـم مرا این آرزو روزی که بر شاخ ثمــر بنشست ســوار پـر شـدم تـا سـر بر اوج آسمـان سایم رها گردان تو ای ساقی از …

بیشتر بخوانید »

از چــه بر این دل بیچاره چنیـن تاخته ای (الیار)

عاشقانه-جدید-95

( غزل زیبا ) گله … الیار (جبار محمدی) از چــه بر این دل بیچاره چنیـن تاخته ای تیغـی از بـرق نگــاهت به رخش آخته ای تـا اســارت  ببـری  این  دل  پر  باد  مـرا حلقــه ای گــردنش از سلسله انداخته ای مـی دهـی دست  قضـا  خرمن  آمـال  مرا دستــی از …

بیشتر بخوانید »

آنکه بر خوبان و بر مردان عـالم شاه بود (الیار)

یا مولا علی

( شعر در وصف حضرت علی سلام الله علیه ) خورشید انسانیت علی … الیار (جبار محمدی) آنکه بر خوبان  و بر مردان  عـالم  شاه  بود جان او خورشیـد و رویش هم بسـان ماه بود مرتضی بود آنکه پایش هم سر قــاف کمال طلـعت و غُــربش  هم انـدر خـانه ی …

بیشتر بخوانید »

گرگ ( شعری از مشیری )

گرگ

(اشعار زیبا) شعر گرگ از فریدون مشیری گفت دانایی که: گرگی خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر لاجرم جاری است پیکاری سترگ روز و شب، مابین این انسان و گرگ زور بازو چاره ی این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور پریش سخت …

بیشتر بخوانید »

هر ادعای مهـر را، آیینه بـاشد مــادری (الیار)

مادر

( غزل زیبا ) شعر مادر … الیار (جبار محمدی) در عـالــم مهر و وفــا اخترنشــانی مـــادرم چون بر زمین زندگی، چون آسمانی مـادرم عمــری شــدی آبستــن بـار تبــار جــان من تا بـر کـویـر زندگـی، گـل برنشــانی مادرم روزی در آغوشت بدم بی دست و پا و بی زبان هم …

بیشتر بخوانید »

شعری زیبا در وصف پدر

پدرانه

( شعری زیبا در وصف پدر ) پدر … الیار (جبار محمدی) جــان گیـرم از جـان پدر   گوهــر ز عمّــان پدر بشــنو ز من؛ ای مـــادرم!    جـان تـو  و  جان  پدر درد  دلــم  را  مرهـــمی    آیـد  ز درمــان  پـدر از سفــره ی مهرت خدا!   آیــد مــرا نــان پـدر وامـی شود …

بیشتر بخوانید »

غروب ماه من انــدر دلــم غمی انگیخت (الیار)

اشعار زیبا و عاشقانه

( سروده های زیبا ) غروب ماه … الیار (جبار محمدی) بضاعتـــی ز گهــرهای دیــدگــان دارم کرامتــی به بلنـــدای آسمـــان دارم غروب ماه من انــدر دلــم غمی انگیخت به دیده کان گهر را از آن زمان دارم گلاب میکده اش را به دامنم چون ریخت برفت و دامنی از رنگ …

بیشتر بخوانید »

ایـن دلـم را کـه به راه آمـده، تنهـا مگـذار (الیار)

محبت و دوست داشتن

( غزل های زیبا و عاشقانه ) خَمر خَم زلف نگار … الیار (جبار محمدی) خم دل کردم از آن خَمر خَم  زلف نگار پر،که تا نوشم از آن، دل شود آهسته شکار مستـی از مـوی نگـــارم بـه خــود آورد مـرا کـه چرا عمری از این در شده ام پا …

بیشتر بخوانید »

تمثال دو زلف و رخ آن یار کشیدم (فرصت شیرازی)

فروغ فرخزاد

(دلنوشته ها) تمثال دو زلف و رخ آن یار کشیدم … (فرصت شیرازی) تمثال دو زلف و رخ آن یار کشیدم یک روز و دو شب زحمت این کار کشیدم اول شدم آشفته زلفش سر زلفش آخر به پریشانی بسیار کشیدم آغوش و کنارم همه شد غیرت تاتار تا تاری …

بیشتر بخوانید »

ای گل زچه می خنـدی؟ (الیار)

گل زیبا

(غزل زیبا و عاشقانه) ای گل … الیار (جبار محمدی) ای گل زچه می خنـدی، چون  ترک سمـرقندی دل مــی بــری از جانم، گویـم به چه ترفنــدی در زیــر قبــای خـــود، خار از چه تو می بندی درغــارت دل، گـــویم، الحـق که هنـرمنــدی با خــار، تــو را،  پرسم، باشــد ز …

بیشتر بخوانید »