( غزل زیبا ) طنین طبل بیداری … الیار (جبار محمدی) به کوی چشم دارانش چو پیر می فروش آید صدای طبل بیداری در آن دم سوی گوش آید طنیـن جـان فزایـش تا در آفـاق جهان پیچد هیاهوهــای جانکــاه شُبان شب خمــوش آید نشان حق پرستی گر کسی را در …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : الیار
آیینه ی جانم کن، آیین محبّت را (الیار)
( شعر عاشقانه ) همره دیرین … الیار (جبار محمدی) بیگانه مپندارم؛ ای همرهِ دیرینم! فرهاد تواَم من؛ تو، همچون گلِ شیرینم با دسته گلِ عشقی، بر پای تو بنشینم تا گَرد ره از رویت، با حوصله بر چینم پس با گلِ لبخندی، یک لحظه نگاهم کن آسوده زِ آهم …
بیشتر بخوانید »درد جهان را همه مرهم تویی (الیار)
( شعر راز و نیاز با خداوند ) با خدا … الیار (جبار محمدی) نام خدا را بِبَر آغاز کار دانه ی ذکرش به دل اندر، بکار من چه کنم گر نبرم نام او او که بود صاحبِ نامِ نکو هر چه که زیباست مر او را سزد نور وجودش …
بیشتر بخوانید »تو ایرانی (الیار)
( شعری زیبا درباره ایران ) تو ایرانی … الیار (جبار محمدی ) دل من سرزمین من تو میراث دلیرانی تو مهد خوب خوبانی تو ایرانی تو ایرانی تو فرق نام هستی را چو خورشید زر افشانی تو عالم را چنان چشمی مرید شاه مردانی جهان را گوهری در دل …
بیشتر بخوانید »بهار عمر ما دور جوانی است (الیار)
( شعر نو ) جوانی … الیار (جبار محمدی) بهار عمر ما دور جوانی است پر از باران عشق و زندگانی است جوانی هاله ای از شوق و ذوق است بَرد از چهره ی جان، رنگ بدبختی دَرَد شیرازه ی سختی جوانی دوره ی بشکستن قفلِ درِ زندان سستی هاست …
بیشتر بخوانید »عمر است چون خزانه (شعر نو)
(شعر نو) خزانه عمر … الیار (جبار محمدی) عمر است چون خزانه هر لحظه اش چو دُرّی است بر تارک زمانه در این خزانه گویی هر فرصتی نهان است هر فرصتی در اینجا جانی دگر به جان است فرصت برای رَستن از دامن سیاهی فرصت برای رُستن تا چشمه ی …
بیشتر بخوانید »هر که نخواهد، دهد دل به مسیحای عشق (الیار)
( دلنوشته ای برای امام علی سلام الله علیه ) حلقهٔ نیک اختری … الیار (جبار محمدی) دایــره ی عشـق مـن تا زتو محور گرفت خـاک دل از مهـر تـو صولت اختر گرفت شمــع وجـود مـن از فـوت قضا مرده بود از دم عیسـائی ات بــار دگــر درگرفت دار دلـم …
بیشتر بخوانید »زمانــــه را نفســی تــازه از حجــاز آمـــد (الیار)
شعر در وصف پیامبر اکرم (ص) محمد (ص) … الیار (جبار محمدی زمانــــه را نفســی تــازه از حجــاز آمـــد به قبلــه گاه جهانی چو سرو ناز آمد چـو لاشه ای شده بود این جهـان در ظلمت تو گوئیــا به تنش روح رفته باز آمد به گرد شب همه بت های …
بیشتر بخوانید »بیا که ره گیریم (الیار)
( شعر نو ) دیار موفقیت … الیار (جبار محمدی) در آسمان این خطّه همیشه خورشید است فرازِ قافش را زِ هر کجا دید است. موفقیت را کرانه ناپیدا اگر دلی داری زِ بقچه بیرون کن به ساز امّیدی بزن دلِ دریا. اگر چه اشباحی به راه این وادی به …
بیشتر بخوانید »نغمـه سـازش مرا از عـالـم رؤیـا گرفت (الیار)
( غزلیات عاشقانه و ناب ) در دامن دریای عشق … الیار (جبار محمدی) نغمـه ی سـازش مرا از عـالـم رؤیـا گرفت در خیالـش این دلـم با جـام عشقی پا گرفت از نیـازی کـه به نـازش در دلـم تفسیر شد بقچـه ی دل وا شد و جان را دم غوغا …
بیشتر بخوانید »