بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر

بازآ، که نوبهار به نام تو بشکـُفـَد

امام مهدی

( شعر انتظار ) باز آ … شعر از مصطفی قلیزاده علیار باز آ، که نو بهار به نام تو بشکـُفـَد نوروز سرفراز به کام تو بشکـُفـَد سر مستی دوبارۀ عیش جهان پیر از جلوۀ شکوهِ تمام تو بشکـفـد سربسته مانده راز شکوفایی زمین برگرد، از طراوت گام تو بشکـفـد …

بیشتر بخوانید »

دهید مژده به یاران که یار مى آید

امام زمان عج

( دلنوشته ای برای امام زمان عج ) قرار هستى ما … شعر از فاطمه راکعی دهید مژده به یاران که یار مى آید قرار گیتى چشم انتظار مى آید کلید صبح به دست و سرود عشق به لب ز انتهاى شب آن شهسوار مى آید ز تنگناى خیالم گذشته …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته) نشسته در دو چشم تو، نگاه بی قرار من

سروده ای زیبا برای امام زمان عج شعر از اکبر حمیدی (شائق) نشسته در دو چشم تو نگاه بی قرار من تو ای ستاره ی سحربیا، بمان کنار من دراین دیار غم فزا که جان به لب رسیده است تو ای گره گشا بیا ، گره گشا زکار من همین …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته) بیا برگرد فهمیدم که از رفتن چه می‌ماند

صاحب-الزمان

( دلنوشته زیبا برای امام زمان عج ) باران را برای خاک معنا کن … شعر از امیر رزق آبادی بیا برگرد فهمیدم که از رفتن چه می‌ماند بدون تو در این وحشت مگر از من چه می‌ماند شبی برگرد، باران را برای خاک معنا کن قدم بگذار بر چشمم، …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته) بغضی گلوی زخمی ما را گرفته است

امام زمان

اشعار زیبا برای امام زمان عج دلنوشته ای از معصومه قلی پور حسرت نگاه پنجره‌ها را گرفته است بغضی گلوی زخمی ما را گرفته است کی این سفر به آخر خود می‌رسد، ببین دستم چگونه، دست دعا را گرفته است در انتظار آمدنت، لحظه می‌کشیم یک عمر انتظار کجا را …

بیشتر بخوانید »

این قصه مال توست بیا مهربانترین!

عکس-نوشته-امام-زمان

( دلنوشته ای برای امام زمان  عج ) این قصه مال توست بیا مهربانترین! … محمد سعید میرزایی تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن این قصه مال توست بیا مهربانترین! کاری بکن چقدر به میدان نیامدن؟ این خانه ی پر از گلِ پژمرده …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته انتظار) اما تو با نیامدنت نیز حاضـری

شعر امام زمانی

( دلنوشته های انتظار برای امام زمان عج ) اما تو با نیامدنت نیز حاضـری … شعر از محمد سعید میرزایی تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن این قصه مال توست بیا مهربانترین! کاری بکن چقدر به میدان نیامدن؟ این خانه ی پر …

بیشتر بخوانید »

چه میشود خدایا، سرآید این جدایی !

( دلنوشته ای زیبا برای امام زمان عج ) بلند آسمانی .. شعر از الهام امین چه میشود خدایا سرآید این جدایی بلند آسمانی؟ چه می‌شود بیایی؟ نوید داده بودند که صبح می‌رسد آه! چرا نمی‌رسد صبح؟ کجاست روشنایی؟ دوباره خواب دیدم تو را که با نگاهت گره از این …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته) خشکیده لبهای غزل، تاب و توانی نیست

امام زمانی

( دلنوشته انتظار ) صدای سبز … الهام امین آمد خبر که می‌رسد، از کوچه‌هایی سبز یک مرد ساده بیکرانه، مقتدایی سبز مردی مقدس یادگار سالهای سرخ باران تباری آسمانی با ردایی سبز مردی که با ما از گل و خورشید خواهد گفت مردی که می‌خواند بر امان از خدایی …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته ظهور) برگرد روشنای دل انگیز آفتاب

امام زمان

( دلنوشته ظهور ) چشم های خیس … شعر از الهام امین روشن ترین ستاره این آسمان تار بر دخمه های تیره دل روشنی ببار من زنده ام به یمن نفس های گرم تو ای پیک سبز پوش و مسیحا دم بهار با تو دلم چو آینه شفاف می شود …

بیشتر بخوانید »