(حکایات و داستان های خواندنی) حکایت مرد زاهد و ریا کاری مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد . بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد، اما بر خلاف همیشگی، نماز را …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان های خواندنی
داستانک های خواندنی و عبرت آموز
داستان های آموزنده و کوتاه؛ من اینجا مسافرم جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟… …
بیشتر بخوانید »