بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر زیبا

بگشــای بنــد مشـــکل از کـار مستمندان … (الیار)

کمک

( دلنوشته ها ) بوی باران … بگشــای بنــد مشـــکل از کـار مستمندان با دست اگــر نباشد، شاید بود به دنــدان شادی اگر به دل ها، چون جامه پاره گردد بـردوز و برهم آور چون قـرص ماه تابان گــر سکــه ی نکویــی، دادی به دردمندی از دل بــرون کـن آن …

بیشتر بخوانید »

ز شب های دگر دارم تب غم بیشتر امشب … (وحشی بافقی)

شعر عاشقانه

( شعر عاشقانه و زیبا ) ز شب های دگر دارم تب غم بیشتر امشب … (وحشی بافقی) ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب وصیت می‌کنم باشید از من با خبر امشب مباشید ای رفیقان امشب دیگر ز من غافل که از بزم شما خواهیم بردن درد سر …

بیشتر بخوانید »

بر نـدارم ز درت دسـت دعـا، تا لب گـور … (الیار)

دعای مادر

( شعر قسنگ ) تخت مرصع … از درت سهـم کـرامـت ببـرد مرد کفور لاجـرم چشـم من انــدر کرمت  روز نشور کـی فراموش کنـی قسمت ما دلشدگان آنـی  از  یـاد  نبـردی  طلـب  بلبـل  و مور چون که نزیکتری از رگ گردن به دلم مـن صدایـت بکنـم از ره نـزدیک چه …

بیشتر بخوانید »

رای من تک رای عشق است و نمایندم حسین (ع)

مهدی جان بیا

( شعر زیبا ) رای من تک رای عشق است و نمایندم حسین (ع) رای من تک رای عشق است و نمایندم حسین علت حکم و بقای حال و آیندم حسین رای من بر غیرت و مردانگی های علیست مرتضایی که حقیقت در سراپای علیست رای من بر فاطمه هم …

بیشتر بخوانید »

مرا در عشق خود بی تاب گردان … (الیار)

گل زیبا

( سروده های زیبا ) گوهر کمیاب … مرا در عشق خود بی تاب گردان بری از خورد و نام و خواب گردان غـزل در سینـه ام جـوشـد برایت دلــم را از غــزل پـر آب گــردان رهــم ده در حــریم بـارگــاهت مـریــد حلقــه ی احبــاب گـردان دلم را گوهـری از …

بیشتر بخوانید »

ز دل می جـویم از درگـاه تکـریمت نگاهی … (الیار)

خدا

( شعر عارفانه و زیبا ) حاکم هستی … خدایا هر دو عالم را تو خواهی هر چه خواهی زمین و آسمان و ماه و کیـوان را تو شاهی شب ار زیبـا رخـان گـل به سر، گرد هم آیند توشمـع جمـع آنـانی، مـرا در دل تو ماهی گهـی از روی …

بیشتر بخوانید »

شهـره آسمـانی گــم شده در زمین منم … (الیار)

عاشقانه - شب و تنهایی

( غزل عاشقانه ) شهرهٔ آسمانی … شهـره ی آسمـانی گــم شده درزمین منم در صف عاشقان او چـهره ی بـرترین منم برده فرشتگان همه سجده به امر حق براو وآنکه بدو خلافتش داده در این زمین منم آنکـه در آفـرینشش، گفتــه خدای لامـکان بر خود وآفریده اش، به به …

بیشتر بخوانید »

ای خـدا مـا را به جمع خیــل مستـانت ببر … (الیار)

حقیقت گل ها

( اشعار برگزیده ) بهار باقی … ای خـدا مـا را به جمع خیــل مستـانت ببر مـا مریـدان جمــالت را به بستـانت ببر از کویــر پسـت دنیــا وز دل گــرداب آن جان ما را برکــش و سوی گلستانت ببر جان ما آزرده شد از دست همراهان پست سوی کوی حیدر …

بیشتر بخوانید »

نغمــه ی اوصــاف رویت بر لبان بلبـل است … (الیار)

فانوس شبانه

( غزل عاشقانه ) عکس یار … عکست اندر دانه پنهان و نمایان درگل است نغمــه ی اوصــاف رویت بر لبان بلبـل است روزنـی بـاشــد به گلــزار جمــالت هر گـلی جان بلبل هم از آن رو بی قرار هر گل است دانــه ی تقــدیر ما را مخفی از ما کــرده …

بیشتر بخوانید »

تو ای ماه مهان! از در مرانم … (الیار)

زیباترین شعرها

( دلنوشته زیبا ) از در مرانم … تو ای ماه مهان! از در مرانم تو شاهی بر جهان از در مرانم تو را بگزیده ام از جان و از دل زخیــل دلبـــران از در مـــرانم من آن رنجــور دورانـم حبیبـا تـو یـاری مهـربان از در مـرانـم غریبـی خسته و …

بیشتر بخوانید »