خنده

سری 24 اس ام اس و پیامک خنده دار

( طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب )

سری 24 اس ام اس و پیامک خنده دار

دقت کردین تفاوت من با شما تو چیه ؟!

.

.

من یدونه نقطه داره شما سه تا
جلل خالق
تو همه چی تکمااااا

*

*

توجه
سازمان حمایت از مردان در اعتراض به نامگذاری اولین شب زمستان به نام یلدا

.

.

تصمیم گرفت اولین روز تابستان را که بلندتربن روز سال است به نام
“”یداله “”
نامگذاری نماید!

*

*

باباهه به پسر شيطونش میگه: امروز یه مهمون میاد خونمون، که بچش یه گوش نداره , حواست باشه, نری هی بگی این بچه چرا گوش نداره , آبرو ریزی کنی.
.
.
.
مهمون میاد, بچه شيطونه هی نگاه میکنه به این بچه بی گوش و میگه: شما باید به بچتون زیاد آب هویچ بدین بخوره, مهمون میگه چرا عزیزم , میگه: آخه اگه چشماش ضعیف بشه, واسه عینکش باید داربست بزنید

*

*

واسه بابام برنامه “ديوار” رو نصب كردم
از ديروز هي مياد تو اتاقم وسيله هامو برميداره ميگه:
تو اينا رو ميخواي؟
امروز داشت از خودم عكس ميگرفت…!

*

*

امروز يه بازارياب جارو برقي اومد در خونمون رو زد.
تا درو وا كردم قبل از اينكه حرف بزنم پريد تو خونه
يه كيسه كود گاوى خالى کرد رو فرشامون، بعد برگشت گفت اگه من قادر به جمع کردن و تميز كردن همه ي اينا تو 3دقيقه با اين جاروبرقي قدرتمند نباشم حاضرم همه ي اينا رو بخورم.
بهش گفتم: سس سفيد ميخواي يا قرمز؟
گفت چرا؟
گفتم: قبض برقو نداديم ، صبح اومدن برقمونو قطع كردن…..

*

*

آیا می دانید:
در بدن مردها هفت میلیون عصب وجود دارد؟
و تنها خانومها هستند که
می توانند روی تک تک این اعصاب راه بروند…!!!
خیلی کار سختیه هااااا
خسته نباشند خانومای گل
خدا قوت

*

*

طریقه جمع آوری زیرسیگاری چپ شده درمنزل مجردی
1- قطعات درشت را با دست بردارید
2- درجهت خلاف خواب قالی بکشید تاخاکسترها پخشوپلا شوند
3- قالی تمیزاست

*

*

یه ادكلن خريدم اولش كه ميزني بوش خوب نيست

يه سه چارساعت كه بمونه بوش بره خوب ميشه

*

*

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻣﺎﺕ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍزدﻭﺍﺝ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ
شکستن سیم کارت قبلی و خرید سیم کارت جدیده…

*

*

‏اگه رفتم خواستگاری یادم باشه یه دبه آب ببرم
صورت دختره رو همونجا بشوریم بعدا نفهمم کلاغ رنگ کردن جای قناری بهم انداختن

*

*

داشتم توی کلاس از اول تا آخرش با دوستم حرف می زدم.
استاد آخر کلاس دیگه از دستم خسته شد گفت :”پنج دقیقه مونده دیگه،
خواستی حرفاتو جمع بندی کن!

*

*

مردی از همسرش پرسید :
چه احساسی داری وقتی چهار ساعت میشینی دلمه میپیچی و من در عرض یک دقیقه میخورمشون ؟
زنش میگه :
همون احساسی که تو بعد از یک ماه کار حقوقت رو میاری و من در عرض یک دقیقه تو بازار خرجش میکنم .
يكى نيست بگه آخه برادر من دلمه تو بخور چرا روی اعصاب خودت راه میری

*

*

این نامه رو لیلا فقط بخونه

.

.

.

.تو لیلایی؟ نه تو لیلایی؟
.ناموسن تو لیلایی ؟
خجالت بکش
تاکی فضولی آخه ؟
تا کی میخوای سرک بکشی توی نامه های لیلا.نخند

*

*

تصمیم داشتم همتونو به رستوران و کافی شاپ دعوت کنم
بعد با خودم گفتم
به یه چیزی دعوتتون کنم که سودی هم براتون داشته باشه
رستوران و کافی شاپ که چاقتون میکنه

.

.

پس تصمیم گرفتم شما رو به ایمان، تقواو عمل صالح دعوت کنم
باشد که رستگار شوید!

*

*

یکی از پر استرس ترین کارها

.

.

باز کردن در ظرف زعفزونه
از بس گرونه ادم فکر میکنه اگه یه دونش هم بریزه تمام سرمایه زندگی ادم به فنا رفته
نامردا ظرفشو یه جوری طراحی میکنن که باز کردنش از خنثی کردن بمب هم بدتره

*

*

آرامش الانمووو :
مدیون همسرم هستم که
وجود نداره !!
مرسی ک نیستی
فداااااااااااات
ستاره بچینی
رویای عمیق ببینی
خونه ننت بمونی
بوس بووووووس

*

*

اومدم درس بخونم بعد ده دقیقه به خودم اومدم

دیدم پیچای ماشین حساب رو باز کردم دارم زیر دکمه هاشو فوت میکنم.

*

*

چیز چیست ؟

.

.

کلمه ایست شگفت انگیز در زبان فارسی
که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود

*

*

دکتر تزریقات به یارو میگه برو بخواب بیام آمپولت رو بزنم

.

.

یارو میگه اینقدر استرس دارم خوابم نمیبره

*

*

همسایمون زنگ زده میگه لطفا برو ببین گربم خونس یا رفته بیرون،
گفتم در خونت قفله.
میگه: برو پشت در میومیو كن اگه جواب داد ینی خونس

*

*

ﻣﺮﺩﯼ ﺗﺨﻢ ﻋﻘﺎﺑﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻻﻧﻪ ﻣﺮﻍ ﻫﺎﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻋﻘﺎﺏ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺷﺪ
ﺟﻮﺟﻪ ﻣﺮﻍ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﻍ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ
ﺳﭙﺲ ﭘﺮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻓﺖ

.

.

ﻫﻢ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﻫﻢ ﮔﻨﺪ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎ

*

*

مرد: راهی برای بیشتر زندگی کردن هست؟
دکتر: ازدواج کن
مرد: کمکی هم میکنه؟
دکتر نه ، ولی فکر زندگی بیشتر دیگه به ذهنت نمیاد

*

*

طرف با اسم مهسا جووووون اومده تو فیسبوک میگه:بچه ها من مشکل کامپیوتری دارم،میشه کمکم کنید؟40،50 نفر بهش کمک کردن 200 تا هم لایک زدن!
.
.
بعد که مشکلش حل شد گفت:بچه ها اسم من عباس هست اول با اسم خودم اومدم هیشکی جواب نداد. . .ممنون که کمکم کردید!!
اصن یه وضی داریما!!

*

*

مرد به پذیرش هتل :
سریع بیاین من و همسرم دعوامون شده میخواد خودشو پنجره هتل بندازه بیرون
پذیرش هتل : اما این مسئله کاملاً شخصیه…
مرد :مسئله شخصی چیه آقا ؟!
وقتی پنجره باز نمیشه ، مربوط به هتله

*

*

اگر ثواب زیاد میخواهید .
اگر کلید بهشت را میخواهید.
اگر دوست دارید حوریان بهشتی شما را در آغوش گرفته.
اگر میخواهید در رحمت خدا بروی شما باز شود.
.
.
.
من را افطار دعوت کنید

*

*

پدرم گفت: اگه کنترل مملکت دست من بود ایرانو گلستان میکردم..

منم گفتم والا یه دکمه کولر دستته اینجارو جهنم کردی
هیچی دیگه الان تو سطل آشغال سرکوچم گربه ها هم سلام میرسونن

*

*

از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
اون اسب جواب نداد سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت
میدونید چرا؟؟؟
چون اسبا نمیتونن حرف بزنن
نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن؟
‌حتما دانشجو ام هستی

( زمزار )

همچنین ببینید

ناصر فیض

شعر های طنز از ناصر فیض

( اشعار طنز آلود ) شعر های طنز از ناصر فیض • باید برادران زنم …