( دلنوشته ای در مدح امام حسین سلام الله علیه )
با زبان اشکهای بی صدا گفتم حسینــــــــــ (ع) … ( اشعار مذهبی )
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبان اشکهای بی صدا گفتم حسینی
اد تو شرط قبولی نمازم بوده است
در قنوت خویش بعد از ربنا گفتم حسین
ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرببلا لبیک تا گفتم حسین
نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی
نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
در مناجات شب جمعه نمیدانم چه شد
با دلی غمبار گفتم کربلا گفتم حسین
زمزار | تفریح و سرگرمی مجله تفریحی و سرگرمی زمزار | دلنوشته ها | پرندگان زینتی | اس ام اس و پیامک | جملات حکیمانه | آکواریوم | پرندگان زینتی