نوروز

نوروز بمانید که ایّام شمایید (پیرایه یغمایی)

( شعر بهاری )

نوروز بمانید که ایّام شمایید … شعر از پیرایه یغمایی

نوروز بمانید که ایّام شمایید
آغاز شمایید و سرانجام شمایید

آن صبح نخستین بهاری که به شادی،
می آورد از چلچله پیغام، شمایید

آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار
آن گنبد گردننده ی آرام شمایید

خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشید شما ، عشق شما ، بام شمایید

نوروز کهنسال کجا غیر شما بود ؟
اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید

هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،
هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شمایید

امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین حوصله ی دام شمایید

گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است ،
در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید

ایّام به دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید

( زمزار )

همچنین ببینید

شعر امام زمانی

آخر ای منصور از منصور امت دست گیر

(شعر انتظار … دلنوشته ای برای امام زمان عج) یا زهرا مدد … سروده ای …