اشعار و دلنوشته های ولادت امام محمد باقر (سلام الله علیه) یا باقرالعلوم … (شعر) عشق آمد و مقابل من دفتری گشود مرغ دلم بهانه گرفت و پری گشود بال و پری زدم به بلندای آسمان از لطف خود خدای کریمان دری گشود احرام سرخ بر تن من بود و …
بیشتر بخوانید »دل نوشته ها و اشعار زیبا
مرا ز بوسه مکن منع، گفتگو اینجاست (نیاز کرمانی)
( غزل عاشقانه ) مرا ز بوسه مکن منع، گفتگو اینجاست … (نیاز کرمانی) به گردش آر صراحی که امشب او اینجاست برغم مدعی آن یار ماهرو اینجاست بیار باده گلرنگ، ساقیا کامشب نگار لاله عذار بنفشه مو اینجاست مرا به دل ز غم روز هجر ، بیمی نیست از …
بیشتر بخوانید »زندگی زیباست (سری 43)
( متن زیبا ) زندگی زیباست … (سری 43) زندگی را ورق بزن … هر فصلش را خوب بخوان … با بهار برقص … با تابستان بچرخ … در پاییزش عاشقانه قدم بزن … با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش … زندگی را باید زندگی …
بیشتر بخوانید »نوروز بمانید که ایّام شمایید (پیرایه یغمایی)
( شعر بهاری ) نوروز بمانید که ایّام شمایید … شعر از پیرایه یغمایی نوروز بمانید که ایّام شمایید آغاز شمایید و سرانجام شمایید آن صبح نخستین بهاری که به شادی، می آورد از چلچله پیغام، شمایید آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار آن گنبد گردننده ی آرام شمایید …
بیشتر بخوانید »چقد دلم فصل بهار رو دوست داشت (دلنوشته)
( شعر درباره بهار ) بهار بهار … محمدعلی بهمنی بهار بهار … صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار … چه اسم آشنایی ؟ صدات میاد … اما خودت کجایی وابکنیم پنجره ها رو یا نه ؟ تازه کنیم خاطره ها رو یا …
بیشتر بخوانید »آغوشت را به سوی مهربانی باز کن (متن زیبا)
( متن زیبا ) آغوشت را به سوی مهربانی باز کن! تنها یک “تو” وجود دارد و تنها تو به سبک تو عشق را حس میکند، میبخشد و پاسخ میگوید. میتوانید عشق خود را آنطور که میخواهید و احساس میکنید ابراز نمایید. مسئله احساس کردن عشق در خود و در …
بیشتر بخوانید »متن درباره کودکی و عید نوروز
(متن زیبا) متن درباره کودکی و عید نوروز بچه كه بوديم، وقتي لباس ميخريديم تا روز عيد، هر روز تنمون ميكرديم و جلوي آيينه خودمون و نگاه ميكرديم و ميگفتيم آخ كه مثل ماه شديم، بعد مامان از اون اتاق بغلي داد ميزد كه: در بيار اون لباساتو فقط همين …
بیشتر بخوانید »اسفند را باید نشست (متن زیبا)
( متن زیبا درباره ماه اسفند ) اسفند را باید نشست … اسفند را باید نشست باید خستگی در کرد باید چای نوشید… یازده ماه تمام، دردها، رنجها و حتی خوشیها را به جان خریدن که الکی نیست، هست؟! چطور میشود با حجم این خاطرات و دلتنگیهایی که روی دل …
بیشتر بخوانید »هر لحظه مزن در، که در این خانه کسی نیست (تاج الشعرا)
( اشعار زیبا و خواندنی فرخی یزدی ) هر لحظه مزن در، که در این خانه کسی نیست … (تاج الشعرا) هر لحظه مزن در، که در این خانه کسی نیست بیهوده مکن ناله، که فریاد رسی نیست شهری که شه و شحنه و شیخش همه مستند شاهد شکند شیشه …
بیشتر بخوانید »زندگی زیباست (سری 42)
( متن زیبا ) زندگی زیباست … (سری 42) بعضی آدمها، انگار چوب خشک اند … تا عصبانی می شوند، آتش میگیرند؛ و همه جا را دود آلود میکنند؛ همه جا را تیره و تار میکنند؛ اشک آدم را جاری می کنند … ولی بعضیها این طور نیستند؛ مثل عودند … …
بیشتر بخوانید »