داستانک آموزنده

چهار چیز است که نمی‌توان آن‌ها را بازگرداند

چهار چیز است که نمی‌توان آن‌ها را بازگرداند

4 چیزی که هرگز برنمی گردد!! یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود . چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید. او برروی یک صندلی دسته‌دارنشست و در آرامش شروع به خواندن …

بیشتر بخوانید »

داستانک: آیا خدا شیطان را خلق کرد؟

داستانک

داستان آموزنده: آیا خدا شیطان را خلق کرد؟ آیا شیطان وجود دارد؟ آیا خدا شیطان را خلق کرد؟ استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند. آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟ شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:”بله او خلق کرد” استاد پرسید: …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه آذرماه

داستان کوتاه

مجموعه ۵ داستان کوتاه و خواندنی؛ توقع یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن! در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را …

بیشتر بخوانید »

داستان های آموزنده و جالب

داستان های آموزنده و جالب

داستان های آموزنده و جالب؛ مجموعه ۵ داستان کوتاه جالب و آموزنده؛ دیدن خدا: دانشجویی به استادش گفت : استاد ! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم ! استاد به انتهای کلاس رفت و …

بیشتر بخوانید »

داستانک های آموزنده (14 داستان کوتاه)

داستانک های آموزنده

 14 داستان کوتاه و آموزنده؛ ۱) کارت کشیدن! از همان روز اول مراجعه به آزمایشگاه ، داماد نشان می‌داد که به قولی سر و زبان‌دار است. در روز عقد پس از این که برای بار سوم از عروس وی درخواست وکالت کردم و خانم قندساب گفت: عروس زیرلفظی می‌خواد، داماد …

بیشتر بخوانید »

داستانک زیبا و تاثیر گذار نجار بازنشسته

داستانک زیبا و تاثیر گذار نجار بازنشسته

داستانک زیبا و تاثیر گذار نجار بازنشسته؛ نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد. یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت. پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت …

بیشتر بخوانید »

داستان های کوتاه و خواندنی (جدید)

کوتاه و خواندنی

داستان های کوتاه و خواندنی؛ سری جدید داستان های کوتاه و جالب؛ سرهنگ ساندرس: سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود که در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری؟ او نوه اش را خیلی دوست می داشت ، گفت : حتماً …

بیشتر بخوانید »

مردی که فکر میکرد همسایه اش دزد است!

مردی که فکر میکرد همسایه اش دزد است

داستان زیبای مردی که فکر میکرد همسایه اش دزد است! در فولكلور آلمان ، قصه ای هست كه این چنین بیان می شود : مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده . شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد ، برای همین ، تمام …

بیشتر بخوانید »

داستان های آموزنده جدید

مجموعه ۴ داستان کوتاه جالب و آموزنده

مجموعه ۴ داستان کوتاه جالب و آموزنده؛ دایره ای به مساحت زندگی مرد ملاک وارد روستا شد. آوازه اش را از ماهها پیش شنیده بودند. زمینها را میخرید. خانه ها را ویران میکرد و ساختمانهایی مدرن بر آنها بنا میکرد. پیشنهادهایش آنقدر جذاب بود که همه را وسوسه میکرد. روستاها …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه بزرگترین حکمت

بزرگترین حکمت ( داستانک )

 داستان کوتاه بزرگترین حکمت؛ روزی استادی در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت: «استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست » استاد از نوجوان خواست وارد آب بشود. نوجوان این کار را کرد. استاد با حرکتی سریع، سر نوجوان …

بیشتر بخوانید »