بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر

(شعر) قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت

شعر امام زمانی

( شعر و دلنوشته عاشقانه امام زمان ) باران نگرفت … فاضل نظری دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت چشمم افتاد به چشم تو، ولی خیره نماند شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت جز خودم هیچ کسی در …

بیشتر بخوانید »

(شعر) چه روزها که یک به یک غروب شد، نیآمدی

صاحب الزمان

( اشعار انتظار فرج حضرت مهدی عج ) (شعر مهدی جهاندار) چه روزها که یک به یک غروب شد، نیآمدی تبر به دوش بت شکن … چه روزها که یک به یک غروب شد، نیآمدی چه اشکها که در گلو، رسوب شد نیآمدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت …

بیشتر بخوانید »

(شعر) از اربعین اوّل تو غم فزاتر است

عکس نوشته اربعین

( دلنوشته برای اربعین حسینی ) از اربعین اوّل تو غم فزاتر است … غلامرضا سازگار (میثم) ایّام اربعین تو یا صبح محشر است یا روز جانگداز وفات پیمبر است بیش از هزار سال گذشته است و اربعین از اربعین اوّل تو غم فزاتر است دوران هر حماسه دو روز …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته ) ما کوچیکا خدامون بزرگه

( شعر برای غم و جدایی ) ما کوچیکا خدامون بزرگه … مهرزاد امیرخانی من برم هیشکی تنها نمیشه بغضی ابری برام وا نمیشه طفلکی مادرم بعد من حتما افسرده میشه کاش میشد اینو لااقل بدونی موندم اینجا که تنها نمونی عاشقم واقعا نه از این عشقای یک قرونی زندگی …

بیشتر بخوانید »

(دلنوشته) زبان شعر من باش و بگو حرف دل من را

روز عصای سفید

( شعر و دلنوشته برای روز عصای سفید ) باور زرد … شعر از نسیبه زارع تصور کن همین حالا که امشب جای من هستی و چشمان قشنگت را به روی زندگی بستی ببند امشب دو چشمت را سفر کن لحظه ای تا من ببر از یاد خود را و …

بیشتر بخوانید »

(شعر) خـــــواندیم نـــامـــت را، آوازمـــان گـــل کـــرد

امام زمان

( شعر برای امام زمان عج ) خـــــواندیم نـــامـــت را، آوازمـــان گـــل کـــرد … محمدرضا احمدی فر مجنــــون تــــر از لیـلـی، لیـلـی تــر از مجنون گــــشتیم دنـــبالـــت، در کــــوه و در هـــامون خـــــواندیم نـــامـــت را، آوازمـــان گـــل کـــرد دیدیم چشمت را، افسون شــــدیـــم افسون یک لحظه می خندیدیم، یک تحظه …

بیشتر بخوانید »

چه باشـد عاشـقی؟ خود را به غـم‌ها مبتلا کـردن (بابا فغانی شـیرازی)

عاشقانه و رمانتیک

( شعر عاشقانه ) چه باشد عاشقی؟ خود را به غم‌ها مبتلا کردن … (بابا فغانی شیرازی) چه باشد عاشقی؟ خود را به غم‌ها مبتلا کردن به صد خون جگر، «بیگانه‌»ای را «آشنا» کردن چه حاصل زین همه افسانه‌ی مهر و وفا یارب چو نتوان در دل سنگین او، یک …

بیشتر بخوانید »

(شعر) چشمم به راه مانده، اشکم به رخ چکیده

( متن ها و اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها ) (شعر) چشمم به راه مانده اشکم به رخ چکیده ... غلامرضا سازگار (میثم) امشب به دامن من خورشید آرمیده یا ماه آسمان‌ها در کلبه‌ام دمیده دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست کس روی دست دختر رأس پدر ندیده …

بیشتر بخوانید »

(شعر) امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد

( دلنوشته ای برای شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها)  امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد … شعر از غلامرضا سازگار (میثم) تا کی زتن درد فراقم جان بگیرد امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد گیرم وضو از اشک و رویت را ببوسم آنسان که زهرا بوسه از …

بیشتر بخوانید »

(شعر) گل ها هم از تو خاطره هایی معطرند

( دلنوشته ای برای امام زمان عج ) گل ها هم از تو خاطره هایی معطرند … شعر از حسین عبدی در آسمان یاد تو، دلها کبوترند بی وقفه، هرتپش، به هوای تو می پرند ای جاری ندیدنی، ای عطر سبز باغ گل ها هم از تو خاطره هایی معطرند …

بیشتر بخوانید »